محاسبه نفس
بازدیدها: 18336
محاسبه نفس
اهمیت و لزوم محاسبه نفس:
نفس انسان به طور طبیعی به سوی شهوات و لذت های منفی و خواسته های نا پسند تمایل دارد و انسان را به آن طرف می کشاند، پس محاسبه آن و منع کردن اش از شر و بدیها و جهت دادن و کشاندن اش به طرف خیر و خوبی ها لازم است.
نجات و فلاح و رستگاری انسان با محاسبه نفس و تزکیه و اصلاح آن وابسته است و شقاوت و بد بختی انسان، با رها کردن نفس به حال خودش رقم می خورد؛ چنانچه الله سبحانه و تعای می فرماید:
(قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا (9) وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا – 91:10) محققاً هرکس نفس خود را تزکیه (وپاک) کرد, رستگار شد. ویقیناً هرکس که آن را (باگناه) آلوده ساخت, نومید (وزیانکار) شد.
بخاطر اهمیت ویژه محاسبه نفس است که الله تعالی به ما چنین دستور می دهد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ – 59:18) ای کسانی که ایمان آوریده اید! از الله بترسید، وهرکس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است.
ابن کثیر در تفسیر این آیه مبارکه می فرماید:
یعنی نفس های خود را محاسبه کنید پیش از آن که با آنها محاسبه شود و ببیند که برای خود در آخرت چه اعمال صالحه ذخیره کرده اید، پس هر مسلمان باید این دستور الهی را در نظر داشته و آن را عملی سازد و با نفس خود به محاسبه بپردازد و بر کوتاهی هایش او را سرزنش کند.
رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در مورد اهمیت محاسبه نفس می فرمایند: (عن شداد بن اوس رضی الله عنه قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: الکیس من دان نفسه و عمل لما بعدالموت، والعاجز من اتبع هواها و تمنی علی الله الامانی. رواه الترمذی
ترجمه: از حضرت شداد بن اوس رضی الله عنه روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: هوشیار کسی است که نفس خود را خوار شمرده و محاسبه کرد و برای بعد از مرگ عمل کند و نا توان کسی است که پیرو خواسته های نفسانی خود شده و (با این حالت) امید و آرزوهای از خدا دارد.
امام احمد از حضرت عمر رضی الله عنه روایت می کنند که ایشان فرمودند: نفس خود را محاسبه کنید پیش از آن که با آن حساب شود و نفس و اعمال خود را بسنجید پیش از آن که سنجیده شود و اگر می خواهید حساب فردا برای شما آسان شود پس امروز با نفس های خود محاسبه نمائید.
حسن بصری رحمت الله می فرمایند: مسلمان به همه حالت نفس خود را ملامت می کند و او را در هر کار مقصر می بیند پس نفس او نادم و پشیمان می شود و فاجر به هیچ وجه نفس خود را ملامت و سر زنش نمی کند، پس تو ای برادر از جمله آن کسی باشد که نفس خود را محاسبه می کند نه از آن گروه دیگر.
و میمون بن مهران رحمت الله می فرمایند: بنده از اهل تقوی نمی شود مگر زمانیه با نفس خود چنان محسابه داشته باشد مانند که دو شریک با همدیگر دارند از این جهت گفته شده که نفس مانند شریک خیانت کار است اگر با او محاسبه نکنی مال و سرمایه ات را می برد.
امام احمد از وهب روایت می کنند که فرمودند: هر انسان عاقل لازم است که از چهار ساعت غافل نباشد، 1- ساعتی که در آن با پروردگار اش به راز و نیاز بپردازد، 2- ساعتی که در آن با نفس خود محاسبه کند، 3- ساعتی که با دوستان که او را به عیوب اش آگاه سازند، همراه باشد، 4- و ساعتی که نفس خود را با خواسته مباح و حلال آزاد بگذارد.
نفس و امراض آن:
باید دانست که نفس انسان منشاء همه اخلاق رذیله و بدی ها می باشد و تمام امراض درونی و باطنی مانند کبر و غروز و خود برتر بینی، محبت دنیا، جاه طلبی، شهرت خواهی، حسادت، حرص و طمع و دیگر رذایل، از نفس سر چشمه می گیرد و به تمام اعضاء سرایت می کند و همه را فاسد می سازد.
بخاطر تربیت امت و متوجه ساختن شان به این حقیقت، رسول اکرم صلی الله علیه وسلم این گونه دعا می کردند: نعوذ باالله من شرور و انفسنا و من سیئات عمالنا. ترجمه: به خدا پناه می جوییم از شر نفس های خویشتن و از اعمال بد مان.
تمام علمای ربانی و سالکان راه حق بر این اتفاق دارند که نفس مانع و سد بزرگ بین قلب و رسیدن آن به خدا می باشد و کسی به خدا نمی رسد مگر بعد از مسلط شدن بر نفس و باز داشتن آن از بدیها زیرا که مردم دو قسم اند: 1- کسانی که نفس بر آنها قالب شد، و آنها را تحت کنترول خود در آورده و آنها را هلاک کرده است. 2- قسم دیگر کسانی که بر نفس های خویش قالب شده اند پس آن را تحت کنترول گرفتند و آن را مطیع و فرمانبردار خود گردانیدند این ها سعادت مند اند.
بعضی از عارفان می گویند: انتهای سالکان راه حق، قالب شدن و مسلط شدن بر نفس است کسی که بر نفس خود قالب و مسلط باشد او رستگار و سعادت مند شد و کس که نفس اش بر او مسلط شد او زیان مند و هلاک گردید.
اسباب عدم محاسبه نفس:
چرا باید این همه اهمیتی که محاسبه نفس دارد ما به آن نمی پردازیم و محاسبه نفس را فراموش کرده ایم، دانستن اسبابی که مارا از این امر مهم غافل می سازد لازم و ضرور است، این اسباب زیاد اند و مهمترین شان عبارت اند از:
1- معاضی و گناه:
گناه چه کبیره باشد و چه صغیره که بر آن دوام داده شود، سبب می شود که قلب سیاه گردد و زنگ بگیرد، زمانی که انسان متوجه آن متوجه آن و توبه از آن نشود این سیاهی در قلب بیشتر و متراکم می شود، هر قدر که این سیاهی بیشتر شود به همان تناسب غفلت انسان افزایش می یابد و در نتیجه محاسبه نفس را فراموش می کند و تا جایی می رسد که خوب و بد را نیز تشخیص نمی دهد.
2- توسع و زیاده روی در مباحات و مادیات:
توسعه دادن و زیاده روی در مباحات و حریص شدن به مادیات، محبت و شوق و علاقه دنیا را به انسان افزایش می دهد و فکر آخرت و مرگ و آماده گی برای آن را کمرنگ می سازد وقتی که انسان آخرت را فراموش کرد محاسبه نفس را نیز فراموش می کند.
3- ضعف ارتباط با الله تعالی:
وقتی که ارتباط انسان با خدا ضعیف شد و خدا را فراموش کرد، عبادت و بندگی و خدا پرستی اش کم می شود و به امور دینی و اسلامی بی توجه می شود، از جمله محاسبه نفس خویش و اصلاح آن.
4- خود فریبی و غرور:
برخی چنین فکر می کنند که او خوب است و دیگران بداند، بناءَ به جای این که عیوب خود را بر شمارد و با نفس خویش به محاسبه بنشیند به شمردن عیوب دیگران مشغول می شود و با نفس آنها به محاسبه می نشیند.
اگر هر کس خود را مقصر فکر کند و همیشه به فکر عیوب خود باشد و متوجه شود که چه قدر نقص و عیب دارد این سبب می شود که همیشه با نفس خویش محاسبه داشته باشد نه با نفوس دیگران.
روش محاسبه نفس:
محاسبه نفس می تواند با روش های مختلف صورت گیرد اما آنچه را که علمای ربانی و عرفانی کرام تجربه کرده اند این است که محاسبه نفس دو نوع است:
محاسبه قبل از عمل: زمانی که شخص قصد و اراده انجام کاری می نماید فوراَ به اجرای آن اقدام نکند بلکه یک لحظه توقف کند و فکر نماید که آیا انجام دادن اش بهتر است و یا ترک نمودن آن.
حسن بصری رحمت الله می فرمایند: خداوند رحمت کند بنده را که او جلو قصد و اراده خود می ایستد و نگاه می کند اگر برای خدا بود آن را اجرا می کند و اگر نبود ترک می نماید.
اگر در نظرش انجام آن کار بهتر آمد باز بار دوم توقف کند و نگاه نماید که انگیزه این حرکت و عمل چیست؟
آیا واقعاَ طلب رضای الله تعالی و ثواب آخرت او را انگیزه داده که این کار را انجام دهد و یا طلب شهوت و جاه و مقام و ول و جلب توجه مردم سبب شده که این کار را بنماید.
اگر انگیزه غیر خدایی بود از انجام آن کار منصرف شود و اگر تشخیص داد که این حرکت و عمل اش خاص جهت رضای خداست، به انجام آن اقدام نماید.
و باید توجه داشت که این تشخیص بسیار دقیق و مشکل است. بسا اوقات انسان چنین ادعا می کند و فکر می کند که کارش به خاطر خدا است اما حقیقت خلاف آن است چنانچه در حدیث صحیح بیان شده که در روز قیامت سه کس را می آورند یکی شهید دیگری عالم و قاری و سومی سخی، این ها می گویند که ما این اعمال را فقط به خاطر رضای خداوند انجام داده ایم اما خداوند متعال می فرماید: این ها دروغ می گویند، این اعمال را به خاطر جلب توجه مردم انجام داده اند بناءَ این ها را به طرف دوزخ ببرید.
محاسبه نفس بعد از عمل:
1- اولاَ با نفس خود محاسبه کند که آیا آن طاعاتی که انجام داده در آن ها کوتاهی صورت گرفته یا خیر؟ و آیا به صورت مناسب آنها را اداء کرده است؟ با اخلاص و للهیت بوده است یا خیر؟
خلاصه با طرح چنین سوال ها طاعات خود را از همه جهت بر رسی نماید و در جبران کوتاهی ها اقدام نماید.
2- مرحله دوم این که نفس خود را در مورد امالی که باید انجام نمی داد، به محاسبه و محاکمه بکشاند و این سوالات را مطرح کند که چرا فلان کار نادرست را انجام داده؟ چرا فلان گناه را مرتکب شده؟ چرا راه انحراف رفته است؟ و سپس با نفس خو دتعهد بندد که دیگر از این امور بپرهیزد.
3- مرحله سوم نفس خود را با امور مباح و عادی که انجام داده مورد محاسبه قرار دهد که آیا در آنها رضای خدا را منظور داشته پس در این صورت فایده بزرگ کسب کرده است و یا تنها نیت دنیا را داشته پس این منفعت بزرگ را از دست داده است پس در جبران آنچه از دست داده تلاش کند.
امام غزالی رحمت الله روش محاسبه نفس را برای ما این گونه تشریح می کنند و می فرمایند: زمانی که بنده نماز صبح را اداء می کند برایش مناسب است که لحظه ای قلب خود را از همه چیز فارغ گردانیده و خطاب به نفس اش بگوید: برایم بضاعت و سرمایه جز عمر نیست هرگاه تما شد به تحقیق سرماه ام تمام شد و این یک روز جدید خداوند مرا مهلت داد و اجل را به تأخیر انداخت و بر من انعام نمود و اگر می مُردم تا در آن عمل صالح نمایم پس آن طور فکر کن که مُرده بودی و دوباره به دنیا باز گشتی پس بپرهیز از آن که این روز را ضایع کنی چه هر نَفَس از انفاس جوهری بی قیمت است.
وای بر تو ای نفس! اگر جرأت تو به گناه از این جهت است که عقیده داری که خدا تو را نمی بیند پس کفر تو چقدر بزرگ است و اگر همراه با این عقیده که خداوند مرا می بیند آن را انجام می دهی پس چه بی شرمی و بی حیایی بزرگ است. وای بر ای نفس! اگر تو با غام و یا برادری از برادرانت روبرو شوی و چیزی که تو ناپسند می دانی به آنها ببینی چگونه بر او خشمگین می شوی پس تو با چه جسارت و جرأت خود را در معرض خشم و غب الهی و عذاب او را طاقت داری؟
این اشتباه و دور است، اگر تو را کبر و غرور از عذاب درد ناک الهی غافل ساخته پس یک تجربه را بنما و یک ساعت در آفتاب سوزان ایستاده شو و یا انگشت خود را در آتش داخل کن تا برایت اندازه طاقت و توان تو معلوم شود.
وای بر تو ای نفس! گویا تو به روز قیامت ایمان نداری و گمان داری که زمانی که مُردی، نجات می یابی و خلاص می شوی این بعید و اشتباه است.
پس ای نفس اگر همه این امور را می دانی پس چرا در عمل سستی می کنی در حالیکه مرگ در کمین است. آیا اهل قبور و قبرستان را نمی بینی که چگونه مال بسیار جمع کردند، بناها و ساختمان های بلند ساختند و آرزو های طولانی داشتند پس به زودی آنچه جمع کرده بودند متفرق و پراکنده شده ئ ساختمان های مجلل به قبر ها تبدیل شد و آرزو های طولانی بیش از یک غرور و فریب نبود.
وای بر تو ای نفس! آیا این ها برای تو مایه عبرت نیست چرا به این ها نظر و نگاه نمی کنی؟ آیا گمان داری که تنها این ها به طرف آخرت رفتند و تو همیشه در این دنیا می مانی این پندار نادرست و اشتباه و بعید است. آی از آن زمانی که روح و فست به حلقوم برسد نمی ترسی؟ ببین با چه جسد و بدن در پیشگاه خدا ایستاده می شوی و با چه لسان جواب می دهی؟
برای آن سوال ها جواب آماده کن و در این روزهای کوتاه برای آن روز های طولانی آماده گی بگیر و در این دنیای فانی برای جهان همیشه گی، خود را آماده کن.
عمل کن پیش از آن که تو را از عمل باز دارند و این نصیحت را قبول کن کسی که از نصیحت روی گرداند پس به آتش راضی است و فکر نمی کنم تو به آتش راضی باشی.
چه کسانی محاسبه کنند؟:
محاسبه نفس مخصوص به گروه خاص نیست بلکه بر هر مسلمان لازم است چه بزرگسال است چه خورد سال چه مرد است و چه زن و چه عالم است و چه جاهل و چه صالح و زاهد است و چه غافل، همه نیازمند محاسبه اند. حتی گفته شده که خواص و اهل علم و تقوا بیشتر به محاسبه نیاز دارند نسبت به عموم مردم و جامعه یعنی کسانی که اعمال صالحه انجام می دهند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند به عبادات و امور شرعی پای بند می باشند و به خدمات دینی مشغول اند، بیش از دیگران به محاسبه نفس بپردازند و مراقب آن باشند. غفلت این گونه اشخاص از محاسبه نفس بوده که نفس از پندار، اشتباه را به آن ها تلقین نموده و آن این که: ما به کار های خوب مشغول هستیم و نیاز به محاسبه نفس نداریم و در نتیجه این پندار به غرور و تکبر و شهرت طلبی گرفتار شدند و نداسته تمام اعمال شان انگیزه ای نفسانی پیدا کرد و از این جهت به حسد و بغض و غیبت سخن چینی گرفتار شده و خود را از دیگران برتر دانسته به جای این که به عیوب خود مشغول شوند به عی جویی دیگران مشغول اند پس حال جاهل بهتر از حالت این گونه اشخاص است زیرا که به کوتاهی و نواقص و عیوب خود اعتراف دارد و این سبب می شود که یک زمان به طرف محاسبه نفس برود و توبه و بازگشت نماید.
اما این گونه اشخاص که به دام و غرور و فریب گرفتار شده اند هیچ وقت توفیق محاسبه نفس برایشان میسر نمی شود و به همین حالت انحراف خود ادامه می دهند تا زمانی که مرگ به سراغ شان بیاید آن گاه حقایق کشف و متوجه می گردند که همه اعمالش به فایده بوده و اکنون مفلس است اما این زمان است که همه فرصت ها را از دست داده و هیچ فایده برای شان ندارد.
بناءَ به این واقعیت بزرگان دین تأکید دارند که خواص و اهل علم و تقوا بیشتر نیازمند محاسبه نفس اند و همیشه خود را مقصر بدانند و هر لحظه خود را محاسبه کنند.
از چه اشیایی محاسبه شود؟:
محاسبه نفس از آنچه مهم تر است شروع می شود و به همان ترتیب ادامه یابد محاسبه با نفس را اولاَ از فرائض شروع کند و سپس از اشیایی که حرام و مننون اند و بعد از غفلت از اشیای مهم که باید انجام می داد و سپس محاسبه در سخن گفتن راه رفتن و تمام حرکات و سکنات اش به این گونه که:
1- فرائض: به محاسبه نفس بر فرائض شروع کند اگر در ادای نقص و کوتاهی را دید آن را جبران کند و کوشش نماید و تصمیم بگیرد که در آینده آن کوتاهی ها، تکرار نشود.
2- اشیای حرام و منهیات: با نفس خود در مورد امور نهی شده و حرام، به محاسبه بنشیند که آیا چیز از گناه و حرام را انجام داده است و یا خیر؟
سپس در اصلاح آن چه که صورت گرفته اقدام نماید اگر مال حرام جمع کرده آن را از خود دور کند اگر از کسی چیزی به زور گرفته آن را به صاحبش برگرداند اگر از کسی غیبت کرده و یا آن را تحقیر و اذیت نموده از او عفو و بخشش بخواهد و به حقش دعا کند و اگر کاری انجام داده که جبران کردن اش ممکن نبود مانند نوشیدن شراب، نگاه کردن به نا محرام و دیگر امور عیاشی، پس باید توبه کند و تصمیم قطعی بگیرد که دیگر این کار را انجام نمی دهد اگر نماز ترک کرده آن را غضا ء بیاورد، به همین ترتیب همه امور را دقیق بر رسی کند و خود را همیشه محاسبه نماید.
3- غفلت از آنچه برای آن خلق شده سپس نفس خود را در اموری که برای آنها آفریده شده محاسبه نماید.
لحظات شب و روز چگونه سپری می شود؟ به لذت جویی و خوش گذرانی و غفلت یا خیر؟ اگر این گونه باشد پس آن را جبران کند و این که تصمیم جدی بگیرد که دیگر همیشه به ذکر و عبادت و یاد خدا می پردازد و در همه حال چه در حالت نشستن، راه رفتن به ذکر و یاد خدا مشغول می شود و از غفلت لهو و کار های بیهوده و بی فایده دور می شود.
4- محاسبه اعضاء: اعضای خود را این گونه محاسبه کند که با پا های خود، دست های خود، گوش های خود، چشم های خود، زبان خود چکار کرده.
جبرانش این است که این اعضا را به طاعت و فرمانبرداری الله تعالی به کار گیرد و این ها را درست در کنترول داشته باشد.
5- محاسبه بر اهداف نیت ها: این محسبه را با طرح این سوال ها آغاز کند: من به این عمل خود چه نیت و هدف دارم؟ واقعاَ چه اانگیزه در عقب این حرکت من قرار دارد، چند فیصد اطمینان دارم که هدف ام رضای خدا است و هیچ گونه ملاحظه مردم و یا خواسته های دیگران دخیل نیست؟
این محاسبه از همه سخت تر و دقیق و مهمتر است زیرا که انسان بسا اوقات ادعا دارد که من در اعمالی که انجام می دهم نیت و هدف درست دارم و فقط به خاطر رضای خداست اما زمانی که در بین متفع نفسانی او و آن اعمال تصادم به وجود آید، آن گاه جانب منافع شخصی و نفسانی اش ترجیح می یابد، پس این ثابت می سازد که از ابتداء هدف و انگیزه اش خدایی نبوده است به طور نمونه: تجربه ثابت کرده که شخص در یک کار دینی بسیار خدمت می کند و جانفشانی دارد و ادعا دارد که فقط به خاطر رضای خدا است اما اگر خلاف طبیعت شخصی اش کاری صورت گرفت، همه چیز را رها می کند و حتی همان کار را بد می گوید در حالی که یک لحظه پیشتر آن را بهترین کار می گفت به خاطری که او در نظر گرفته نشد این کار به بدترین کار تبدیل می شود. این عملکردش نشان می دهد که او از ابتدا با خواسته های نفسانی اش فعایت می کره حالا خواسته های نفسانی اش نشد همه چیز را وارونه می بیند.
پس در محاسبه با نفس در اهداف و نیت ها هر چند دقت شود بهتر است و انسان به همه حال نفس خود را متهم و مقر داشته باشد.