عصر جاهلیت

Visits: 858

محمد مطلع انوار عشق است             کلید مخزن اسرار عشق است

طفیل اوست پیدا هر دو عالم              فروغ رونق بازار عشق است

سیره نبوی صلی الله علیه و سلم با توجه به لطافت جامعیت و احاطۀ تفصیلات و جزئیات زندگی، از سیره کُلیۀ افراد بنی آدم (اعم از انبیا و غیر انبیا) متفاوت و ممتاز است و این امتیاز بر می گردد  به علم حدیث که در تاریخ انبیأ و شخصیت ها نظیر آن یافت نمی شود. کتاب های سیرت و شمایل، و مجموعۀ دعاها، اذکار نبوی و مناجات های شب و روز در حضور حق و گریه های نیمه شبی و آه سحرگاهی آن حضرت صلی الله علیه و سلم که در کتب نقل شده کار سیره نگاری را تا حدی آسان کرده؛ و همچنین ک
لمات جامع و قصار حضرت  و آنچه که از مداحان ماهر و اهل بیت در وصف شمایل و عادات و خصایل نبوی منقول است و در ادبیات جهان و تاری
خ انسانی بی نظیر است.

سیرۀ رسوا اکرم صلی الله علیه و سلم کامل ترین و زیباترین سیره ها است، چرا که بر اساس نصوص قرآنی و وثایق تاریخی و معلومات واضح و دقیق ، در باره عادات و عبادات، اخلاق و معاملات آن حضرت صلی الله علیه و سلم پی ریزی شده است، که بالاتر از آن متصور نیست و به قدری با واقعیت تطبیق دارد که بالاتر از آن گمان نمی رود. اما با وجود این فرق بزرگی در میان سیرۀ رسول اکرم صلی الله علیه و سلم و سیره انبیای دیگر علیهم السلام و مُصلحین بزرگ وجود دارد. باید اعتراف کنیم که تصویر دقیق و کامل زندگانی آن حضرت صلی الله علیه و سلم و مکارم اخلاق و استیعاب معجزاتی که حیات فردی، اجتماعی و سیره دعوتش مشتمل بر آن می باشد، امری است محال و اصلاً امکان پذیر نیست که انسان بتواند ارتباط او با خالق و مخلوق و شگفتی های آفرینشی و اخلاقی و کیفیت محبت و مهربانی و دعا ها و تضرع ها و دلسوزی هایش، برای بشریت و سرنوشت آن، و کمال بلاغت، علم و حکمتش را کاملاً تبیین و واضح سازد.

در نتیجه باید گفت که بهترین الگو و سر مشق زندگی برای بشریت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم می باشد و بس. چنانکه الله متعال فرموده اند: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا. ^{سوره الأحزاب – 21}

یعنی سر مشق و الگوی زیبایی در (شیوۀ پندار، گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است.

برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند) امید به الله داشته و جویای قیامت باشند و الله را بسیار یاد کنند.

عصر جاهلیت

نگاهی گذرا به اوضاع دینی جهان:

در قرن ششم میلادی:

در قرن ششم میلادی کلیه مذاهب بزرگ جهان و کتب دینی قدیم و قوانین دستخوش تحریف تحریف گران و منافقان و بازیچه بازیگران قرار گرفته بودند و بر اثر حوادث خونین و پیشامدهای بزرگ، ماهیت و روح اصلی خود را از دست داده بودند، بطوری که نخستین بنیانگزاران آنها و پیغمبران علیهم السلام اگر آنها را می دیدند نمی شناختند و از انتساب آنها به خود راضی نمی شدند.

آیین یهود مجموعه ای از رسم ها و عادات بی روح و فاقد حیات شده بود؛ گذشته از آن، آیین یهود در واقع یک دین نژادی است که برای جهان و ملت ها دارای هیچ پیام و برنامه ای نیست. این آیین حتی در عقیده توحید دچار آسیب پذیری شد در صورتی که عقیده توحید بزرگترین شعاری بود که این آیین را از میان سایر ادیان و ملت ها، متمایز می کرد و مایه شرافت و سبب برتری بنی اسرائیل و بر امت های معاصرش بود. این همان عقیده ای بود که حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت یعقوب علیه السلام فرزندان خویش را به آن توصیه نموده بودند، اما متأسفانه یهودی ها تحت تأثیر ملت های مجاور و مقتدر خود قرار گرفتند و بسیاری از عقاید و عادات و رسوم مشرکانه آن ها را اختیار نمودند این مطلبی است بسیاری از مؤرخین با انصاف یهود به آن اعتراف کرده اند.

در دایرة المعارف یهودی مطالب ذیل به چشم می خورد:

نا رضایتی پیغمبران علیهم الاسلام و خشم شان علیه بت پرستی یهود و خدایان متعدد ایشان و عقاید خرافی و شرک آمیز، گفتار ابلهانه ای شان نسبت به خدا و انبیأ و تمسخر شان به حقایق دینی و تمرد و سر کشی شان در برابر رسولان  و پیغمبران الهی و … که در قرن مذکور مشاهده شده است.

اما مسیحیت: از روز های نخستین خود دستخوش تحریف افراطی ها و تأویل جهال و بت پرستی نصارای روم گشت که همه اینها، تعالیم سهل و پاکیزه حضرت مسیح را زیر آوار خرافه ها مدفون و پنهان ساخت و نور توحید و عادت خالص برای الله پشت ابر های متراکم نا پدید گشت.

در میان نصارای عقیدۀ تثلیث نفوذ کرده بود، ظهور بت پرستی جهالت و نادانی و تقلید های باطل در آغاز قرن ششم جنگ شدیدی میان نصارای و شام و عراق و نصارای مصر در بارۀ حقیقت و ماهیت مسیح در حال جریان بود که در نتیجه آن مدارس و کلیسا ها و منازل، به جبه های جنگ تبدیل شد، به طوری که از تفکیر و ریختن خون یکدیگر دریغ نمی کردند. گویی دو دین جدا از هم یا دو ملت کاملاً مخالف باهم در حال نبرد هستند. بدین ترتیب جهان مسیحی به جای این که یا فساد مبارزه کنند و به اصلاح اوضاع بپردازد و بشریت را به سوی نجات فراخوانند در درون گرفتار مشکل شد و مجالی برای اصلاح بدست نیاورد. ادامه دارد….