تفسیر

شیطان در پرتو قرآن

Visits: 965

وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ. سوره فصلت – 36

إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ. سوره اعراف – 201

وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾. سوره مؤمنون

و اگر از جانب شیطان در تو وسوسه پدید آمد به خدا پناه ببر زیرا او شنوا و داناست کسانیکه پرهیزگاری می کنند چون از شیطان وسوسه به آنها برسد خدا را یاد می کنند پس ناگهان ایشان بینا می شوند.

بگو ای پروردگار من از وسوسه های شیطان به تو پناه می آورم و به تو پناه می آورم ای پروردگار من اگر نزد من حاضر آیند.

تفسیر: کلمۀ شیطان از مادۀ شطن گرفته شده و شاطن به معنی خبیث و پست آمده است و شیطان به موجود سر کش و متمرد اطلاق می شود اعم از انسان و جن و یا بندگان دیگر و به معنی روح شرور و دور از حق نیز آمده است که در حقیقت همۀ این ها بر یک قدر مشترک باز گشت می کنند.

باید دانست که شیطان اسم عام (اسم جن) است در حالیکه ابلیس اسم (علم) می باشد و یه عبارت دیگر شیطان به هر موجود مؤذی و منحرف کننده و طاغی و سرکش خواه انسان باشد و یا غیر انسان می گویند و ابلیس نام آن شیطان است که آدم (ع) را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است پس شیطان معانی مختلف دارد که یکی از مصادیق روشن آن ابلیس و لشکریان و اعوان اوست و در پارۀ از موارد به (مکروبهای موذی) آمده است در کتاب قاموس می نویسد بلس بالتحریک کسی است که خیر و نیکی نزد او نباشد یا کسی است که از او شر و بدی بمردم برسد و ابلاس بمعنای بأس است و ابلیس نیز از این کلمه مشتق است و شاید ابلیس کلمۀ عجمی باشد و ابلیس در زبان یونانی به معنای نمّام و مفتری است خداوند متعال به همه افراد بشر و فرزندان آدم (ع) هشدار می دهد که مراقب فریبکاری شیطان باشند زیرا سابقۀ دشمنی خود را با پدر آنها نشان داد همانطور که لباس بهشتی را بر اثر وسوسه ها از اندام او بیرون کرد ممکن است لباس تقوا را از اندام فرزندان او بیرون نماید عداوت و دشمنی از نخستین روز آفرینش آدم (ع) شروع شد و هنگامیکه بر اثر عدم تسلیم در برابر فرمان خدا در مورد سجده بر آدم (ع) مطرود از درگاه پروردگار گردید سوگند یاد کرد که برای همیشه کمر دشمنی نسبت به آدم (ع) و فرزندانش خواهم بست و حتی برای این کار تقاضای ملهت و طول عمر از خدا نمود و کوچک ترین حرمت را برای اعمال عداوت و وارد کردن ضربه برای انسانها و فرزندان آدم (ع) غنیمت می شمارد آیا عقل اجازه می دهد که فرزندان آدم (ع) او را به دشمنی نپذیرند و یک لحظه از او غافل بمانند تا چه رسد به اینکه بخواهند خطوات شیطان و گامهای او را پیروی کنند یا این که او را به عنوان رفیق شفیق و دوست ناصح بپذیرند پس چرا دشمنی را که امتحان عداوت خود را بارها و بارها داده است جدی نگیرند و باز با او طرح دوستی بریزند و حتی او را رهبر و ولی و راهنمای خویش انتخاب کنند از این رو انسان در مسیر دور و درازی که بسوی سعادت و فلاح و رستگاری و حق شنوی و جلب رضای خدا دارد گردنهای صعب العبور وجود دارد که شیاطین در آنجای کمین کردند و اگر انسان تنها بماند هرگز توانائی پیمودن این راه را ندارد و باید دانست بر امان لطف الهی بزند و با تکیه و توکل به او این راه پر خطر را طی کند و هرگاه طوفانهای وسوسۀ شیطان شدید و شدید تر شود او به سایۀ لطف خداوند متعال بیشتر پناه برد البته منظور از پناه بردن به خدا این نیست که انسان تنها با زبان به خدا پناه ببرد بلکه باید با فکر و عقیده و عمل نیز خود را در پناه خدا قرار دهد و از راه های شیطانی برنامه های شیطانی افکار شیطانی تبلیغات شیطانی مجالس محافل شیطانی خود را کنار کشد و در مسیر افکار و تبلیغات رحمانی جای دهد و گر نی انسان که خود را در معرض طوفان وسوسه های ویرانگر شیطان عملاً قرار داده تنها با خواندن اوراد و ادعیه و گفتن پناه می برم به خدا از شر شیطان به جای نمی رسد بلکه باید با صداقت و اخلاص و اعتماد و عمل و فکر و عقیده خویشتن را از شر شیطان در پناه خدا قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *