مظاهر اعجاز در اثبات علمی تئوری معاد
Views: 15911
مظاهر اعجاز در اثبات علمی تئوری معاد
انشتین در روشنایی ثبوت این حقیقت كه هر سخن، هر حركت و هر گونه فعالیتی در امواج فضا برای همیشه به ثبت میرسد، از تدوین حوادث بر لوحهی كائنات سخن گفته است.
اما آیا این مقولهی انشتین میتواند به پایهی آن حقیقتی برسد كه قرآن كریم هزاروچهار صد سال قبل از آن در این رابطه مطرح نموده است؟
قرآن كریم به طور قاطع میگوید كه هر انسان دارای سجل «پرونده» خاصّی میباشد كه اعمال آن در آن سجل به ثبت میرسد و او خود این سجل را در روز قیامت به دست خواهد گرفت و آن را خواهد خواند. این همان متن آیات 13 و 14 از سورهی إسراء است:
﴿وَكُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یوۡمَ ٱلۡقِیٰمَةِ كِتَٰبٗا یلۡقَىٰهُ مَنشُورًا ١٣ ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡیوۡمَ عَلَیۡكَ حَسِیبٗا ١٤﴾ [الإسراء: 13-14].
«ما مقدرات و نتیجهی اعمال نیك و بد هر انسان را طوق گردن او ساختیم و روز قیامت كتاب اعمال او را بیرون آوریم، در حالی كه آن نامه چنان باز باشد كه همه اوراق آن را به یك بار ملاحظه نماید. بخوان نامهی اعمال خود را، امروز نفست بر خودت برای حسابگری بسنده و كافی است».
همچنین آیهی 49 سورهی كهف میگوید: ﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یٰوَیۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةٗ وَلَا كَبِیرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا ٤٩﴾ [الکهف: 49].
«و در آن روز كتاب اعمال نیك و بد خلق را پیش نهند و اهل عصیان را از آنچه در نامهی اعمال آنهاست هراسان بینی در حالی كه با خود گویند: وای بر ما! این چه گونه كتابی است كه اعمال كوچك و بزرگ ما را سر مویی فرو نگذاشته جز آنکه همه را در شمار آورده است. و از آن كتاب، همه اعمال خود را حاضر بینند و خداوند به هیچ كس ستم نخواهد كرد».
شاید این مقدمه فتح باب خوبی باشد برای اینکه اصل اثبات علمی تئوری معاد در قرآن را كه وارد حوزهی علوم جدید گردیده است و یكی از مباحثی است كه جلوههای نوینی از اعجاز علمی قرآن كریم را به نمایش میگذارد، در اینجا باز نماییم:
1ـ از لاشعور انسان:
ایمان به «آخرت» و محاسبهی اعمال دنیوی انسان در دنیای دیگر، یكی از اعتقادات حقهی دینی میباشد. در گذشته این اعتقاد برای اثبات عقلی و علمی خویش، بیشتر به حوزهی استدلال كلامی و فلسفی متكی بود اما هم اكنون، علوم تجربی و دانشهای نوین نیز به میدان آمدهاند تا بر حقانیت و ثبوت این اعتقاد، گواهد بدهند.
آری، علوم جدید به میدان آمدهاند تا بگویند كه تمام ابعاد وجود انسان، یعنی «نیت، سخن، و عمل» وی، همه به طور همیشه و بیهیچ درنگی، محفوظ و مسجّل باقی میمانند و از نظر علمی این امر ممكن است كه تمام سخنان یا افعال انسان، در هر زمان و شرایطی، مجدداً بازگردانی و ارائه گردند یعنی درست همان چیزی كه قرآن كریم در مقام ارائهی اصل اعتقادی جهان «آخرت» مطرح میكند.
اینك برای روشنتر شدن این قضیه، به مستنداتی از علم جدید مراجعه نموده و ابتدا از «نیت» و افكار انسان آغاز میكنیم.
انسان، هر انسانی، در معرض هجوم افكار، نیتها و تخیلات فراوانی قرار دارد. افكار و تخیلاتی كه چه بسا آنها را بسیار زود به دست فراموشی میسپاریم و گمان می¬كنیم كه برای همیشه به پایان رسیده اند و دیگر در حوزهی اندیشه و تفکّر ما وجود ندارند. اما این خود ما هستیم كه پس از مدت زمانی اندك یا طولانی، مجدداً آن افكار فراموششده را یا در خواب میبینیم و یا هم در حالتهای خاصی، چون حالت «جنون» یا «هستریا» از آنها سخن میگوییم، بیآنکه چیزی از آنچه را كه گفتهایم، درك نماییم. این وقایع به طور قطع به اثبات میرسانند كه عقل یا حافظه، تمام آن چیزی نیست كه در حوزهی شعور و احساس ما وارده شده است، بلكه در اینجا حقایق و ابعاد دیگری نیز وجود دارند كه ما آنها را درك نمیكنیم اما آنها دارای حقیقت مستقل و كیان وجودی خاص خود میباشند.
تجارب علمی نشان داده است كه تمام افكار و خاطرات ذهنی ما به شكل كامل خود حفظ و نگه داری میشوند و ما هرگز و برای ابد، قادر به محو و نابودسازی آنها نیستم. این تجارب همچنان به اثبات رسانده¬اند كه شخصیت انسانی فقط به چیزی كه ما آن را «شعور» مینامیم، منحصر نیست بلكه در اینجا بخشهای دیگری از شخصیت انسانی نیز وجود دارد كه در ورای شعور ما باقی میماند كه «فروید» روانشناس معروف امریكایی این بخشهای پنهان از شخصیت انسانی را «ماتحت الشعور» یا «لاشعور» نامیده است.
بلی، بخشهای پنهانی شخصیت ما یا همان «لاشعور» جنبهی بزرگ و حتی بزرگتر شخصیت ما را میسازند كه اگر بخواهیم بزرگی آن را با ارائه مثالی روشن سازیم باید بگوییم كه شخصیت انسان شبیه كوهی است كه در عمق اوقیانوس قرار داشته و هشت قسمت آن زیر آب، و فقط یك قسمت از آن در بیرون آب و در معرض دید ما میباشد. تمام ابعاد پیدای شخصیت ما در همین یك قسمت تمثیل میشوند، در حالی كه هشت قسمت پنهان در اعماق آب، همان «تحت الشعور» ما است كه همهی افكار و نیتهای ما در آن ثبت و نگه داری میشود.
«فروید» در كنفراس سی و یكم خود میگوید:
«بی شك قوانین منطق، بلكه حتی اصول اضداد نیز نمیتوانند جلو كار «لاشعور» یا «ID» را بگیرند، پس افكار و آرزوهای متناقض پهلو به پهلوی یكدیگر در لاشعور وجود دارند بیآنکه یكی از این افكار بتواند نقیض خود را از میان بردارد. هیچ چیز در لاشعور موجود نیست كه بتوان آن را نشانهیی برای رد این متناقضات به حساب آورد. حقیقت این است كه ما متحیر میشویم آنگاه كه مشاهده میكنیم پدیدهی «لاشعور» رأی فلاسفهی ما را كه به انجام یافتن تمام افعال عقلی شعوری ما در زمان معینی قایل اند ابطال می¬كند. من میخواهم بگویم كه برخلاف نظر آنان هیچ چیز در لا شعور موجود نیست كه با فكر زمانی انطباق داشته باشد و هیچ رمز و علامتی در لاشعور برای گذشت و جریان زمان وجود ندارد. و این یك حقیقت حیرتآور است. فلاسفهی ما كوشش نكردهاند كه در مورد یك حقیقت بیندیشند و آن این است كه گذشت زمان هیچ تغییری را در عمل ذهنی ما ایجاد نمی¬كند و افكار و انگیزههای حبسشده در لاشعور ما، هرگز و بیهیچ تردیدی از آن بیرون نمیشوند و حتی تأمّلات خیالیی كه در لاشعور ما دفن گردیدهاند، در واقعیت امر ازلی بوده پس از گذشت ده¬ها سال چنان محفوظ و مصون باقی میمانند كه گویی همین دیروز رونما گردیده باشند».
البته آنچه فروید در این رابطه میگوید، امروزه عموماً مورد اتفاق نظر دانشمندان علم روانشناسی نیز میباشد. معنی تئوری فوق الذكر این است كه هر آنچه از خیر و شر كه بر خاطر انسان می¬گذرد و بیدرنگ بر صفحهی لاشعور وی نقش میشود برای ابد از بین نمیرود و تغییر زمان و دگرگونی حوادث در آن هیچگونه تأثیری نمیگذارد. در عین حال و از سوی دیگر، این عملیه به رغم ارادهی انسانی انجام میگیرد. یعنی اینکه انسان چه بخواهد و چه نخواهد، چه خوش باشد و چه نباشد، لاشعور تمام افكار، نیتها و تخیلات ذهنی وی را ثبت مینماید.
لیكن «فروید» و دانشمندان دیگر مادیی همچون او، هر گز نتوانستهاند اسباب و عللی را كه در پشت سر این عملیه پنهان گردیدهاند، در ك نمایند. «فروید» و امثال وی نمیدانند كه عملیهی فوقالذكر، یعنی ثبت اتوماتیكی وقایع در لاشعور، چه خدمتی به كارگاه هستی مینماید؟
و از همین جاست كه میبینیم، «فروید» از مشاهدهی تجربی این عملیه سخت متحیر گردیده و فلاسفه را در این میدان به تفکّر و تأمّل فرا خوانده است!.
اما اگرپاسخ به این سؤال برای فروید و دیگرانی كه اعتقادات منظم دینی ندارند مشكل باشد كه یقیناً چنین است، برای فلاسفه و دانشمندان مسلمان و حتی مؤمنانی كه بهرهی چندانی هم از علم و دانش نداشته باشند، پاسخ چنین پرسشهایی بسیار ساده است. چه ایمان به «تئوری آخرت» این سؤالات را از قبل برای آنها حل كرده است. بنابراین اگر ما واقعیت ثبت افكار در لاشعور را به نظریهی «آخرت» پیوند بزنیم، به سرعت میتوانیم به حقیقت آن دست یابیم.
تئوری ثبت در لاشعور، با تمام صراحت بر امكان وجود سجلّ كامل و جامعی از اعمال و نیات انسان تأكید می¬گذارد. سجل و سوانحی كه او خود در زمان آغاز زندگی اخروی خویش، آن را خواهد خواند و بر تمام اعمال و افكار شعوری و لاشعوری خود گواه و شاهد خواهد بود.
اكنون در روشنایی بحثی كه گذشت، شما را دعوت میكنیم به تأمّل در آیهی مباركهی 16 سورهی «ق» كه پروردگار متعال در آن میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ١٦﴾ [ق: 16].
«و به تحقیق كه ما انسان را آفریدیم و میدانیم آنچه نفسش به او وسوسه مینماید (لاشعور) و ما نزدیكتریم به او از رگ گردن».
2ـ موضوع گفتار:
میرسیم به موضوع گفتار انسان.
قرآن كریم در آیهی 18 سورهی «ق» در ارتباط با ثبت گفتار انسان و مراقبت دایم از آن میگوید:
﴿مَّا یلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨﴾ [ق: 18].
«انسان هیچ سخنی را تلفظ نمینماید مگر اینکه بر آن ناظر و رقیبی گماشته است».
عقیدهی «آخرت» میگوید كه انسان از تمام «اقوال» خویش مورد سؤال قرار میگیرد و هر سخنی كه از زبان وی بیرون شود، خواه سخنی نیك باشد یا بد، آن را در راه ایفای رسالت حق به كار گرفته باشد، یا در ابلاغ رسالت شیطان، تمام این گفتهها در یك سجلّ كاملی نگه داری شده و سپس در آخرت در پیشگاه محكمهی الهی ارائه میگردد.
حالا باید دید كه علم جدید در این باره چه موقفی دارد؟
در یك نگاه، ملاحظه میكنیم كه علم جدید آمده است تا بازتابگر این اعجاز علمی قرآن كریم باشد، زیرا ثبت دائمی امواج صوتی در فضا، امروزه قطعاً مورد پذیرش همگان است و دانش نوین در این باره هیچ شك و شبههیی ندارد كه هر انسان، به مجرد اینکه زبانش را برای سخن گفتن به حركت در آورد، بیدرنگ به دنبال این حركت، امواجی را در هوا نیز به اهتزاز در میآورد. درست همانند اینکه ما در بركهی آب ایستاده و ساكن، قطعه سنگی را پرتاب كنیم، ملاحظه خواهیم كرد كه در آن بركه امواج ایجاد میشود. یا اگر زنگ برقی را در اندرون شیشهیی قرار دهید كه در آن شیشه از همهی اطراف محكم بسته باشد و سپس بر كلید آن زنگ برقی فشار دهید، قطعاً زنگ به صدا در میآید اما با آنکه شما در نزدیكی آن زنگ هم قرار دارید، صدای آن را نمیشنوید، زیرا زنگ برقی در آن هنگام، امواج صدا را به بیرون نمیفرستد بلكه آن امواج در درون شیشه محبوس باقی ماندهاند. این امواج صوتی در شرایط عادی به طبلهی گوش ما برخورد نموده و طبلهی گوش هم به طور اتومات، آن را به مغز میفرستد و در نهایت جریانی به نام «شنود» به وجود میآید.
قطعاً به ثبوت رسیده است كه این امواج صوتی، به همان كیفیت اصلی خود برای ابد در «أثیر» یا فضا باقی میمانند و شنیدن دوبارهی آنها ممكن است. اما با وجود آنکه همهی امواج صوتییی كه از زبان هر انسانی در روی زمین صادر گردد، از اولین تا آخرین انسان، برای ابد در فضا حركت میكنند و وجود دارند لیكن علم جدید تا هنوز به ضبط مجدد آنها قادر نگردیده است. البته این یك حقیقت پذیرفتهشدهی علمی است كه دانشمندان پس از آنکه از بُعد نظری، به امكان ایجاد دستگاهی برای دریافت صداهای زمانهای گذشته اذعان نمودند، دیگر به این میدان خاص اهتمام و توجّه چندانی نشان ندادند و گر نه همانطور كه رادیو، صداهای مختلفی را كه ایستگاههای مختلفهی رادیویی دنیا پخش میكنند، در دسترس قوهی شنوایی ما قرار می¬دهد، شنیدن صداهای گذشتگان نیز بعید از امكان نبوده و نیست. اضافه باید كرد كه آنچه علم امروزه در این صدد با آن رو به روست، دریافت صداهای قدیمیان نبوده، بلكه در حال حاضر مشكل اساسی در برابر علم، یافتن راهی برای فرق گذاشتن میان صداهای بیشمار گذشتگان است كه چه گونه میتوان میان ملیاردها سال و بلیاردها صدا فرق نهاد؟
بیشك اختراع رادیو ما را به آستانهی حل این قضیه نیز نزدیك كرده است، زیرا هم اكنون در دنیا هزاران ایستگاه رادیویی وجود دارند كه برنامههای زیادی را در طول شبانه روز پخش میكنند و امواج این برنامهها با سرعت (186000) مایل در ثانیه فضا را میپیمایند. پس جداً معقول بود اگر ما با بازنمودن پیچ رادیو مخلوطی از صداهای درهم و برهم را میشنیدیم و از هیچ كدام آنها هم سر در نمی¬آوردیم. اما چنین هرج و مرجی از آن رو رونما نگردیده است كه ایستگاههای رادیویی دنیا برنامههای خود را با طول موجهای معین مختلف میفرستند. بعضی از این ایستگاهها روی طول موجهای بلند، بعضی روی طول موجهای متوسط و بعضی روی امواج كوتاه برنامه پخش میكنند و چنین است كه فرستندههای رادیویی با بهرهگیری از این طول موجهای مختلف، امكان آن را به ما دادهاند كه عقربهی رادیو را به جای مطلوب آن بچرخانیم و صدای مطلوب را هم دریافت كنیم.
اما دانشمندان تا كنون به اختراع ابزاری كه بتواند صداهای قدما را از یكدیگر تفكیك كند، موفق نگردیدهاند و اگر چنین نبود ما تا به حال تاریخ هر عصر را با صداهای مردم خود آن عصر و زمان شنیده بودیم. بنا برا ین، اگر بشر به اختراع آلهی مربوطه موفق گردد، امكان شنیدن صداهای قدما در آینده به اثبات میرسد. به همین دلیل است كه عقیدهی «آخرت» هم بعید از قیاس نیست كه میگوید: تمام سخنان انسان در طول زندگی وی به ثبت می¬رسد و او حساب آنچه را كه گفته است، در روز آخرت باز پس خواهد داد.
شاید قیاس آنچه كه بر سر دكتور مصدق صدراعظم اسبق متوفای ایران آمد، قیاس بسیار بعید و به اصطلاح اهل منطق «قیاس مع الفارق» باشد، اما بیمناسبت نیست اگر در اینجا آن را ذكر كنیم.
در سال 1953 دكتور مصدق زندانی بود و پولیس در اتاقش ضبط الصّوت خودكاری را جاسازی كرده بود. بناءً تمام آنچه را كه مصدق در اتاقش با دوستان محرمش گفته بود به ثبت رسیده بود و در روز محاكمه، تمام نوارهای سخنانش به محكمه ارائه گردید تا شاهدی علیه او از زبان خودش باشد. این و امثال آن از وقایع میتواند نمونهی آن چیزی باشد كه در روز آخرت رونما میگردد.
بیشك بحث و مناقشه ما پیرامون این قضیه، وجود فرشتگان «كرام الكاتبین» یا به تعبیر دیگر، وجود «ضبطكنندگان» غیر مرئیی را نفی نمیكند كه بر صفحهی فضا و یا هر كیفیت غیبی دیگری، تمام بیانات و مكالمات ما را ضبط و ثبت میكنند. چنانکه اثبات امكان علمی آخرت با ابزارهای حسی قابل درك وارد شده در حوزهی علم، لزوماً به معنی انجام محاسبهی آخرت به عین طریقه و عین وسایل نیست. لذا مقصود نهایی این بحثها، به هیچ وجه تلاش در جهت انطباق آیات قرآن با دستآوردهای علمی جدید به هر قیمت ممكن نمیباشد، بلكه هدف نهایی این بحثها، نزدیكساختن اعتقادات الهی به حوزهی اندیشهی انسان با بهرهگیری از ابزارهای حسی، اكتشافات علمی و نهایتاً اثبات اعجاز علمی قرآن كریم از موضع باورهای مروجهی معاصر می-باشد و بس.
3ـ قضیهی اعمال انسان:
گفتیم كه بر اساس عقیدهی جهان «آخرت»، انسان در دنیای دیگر از هر سه بعد وجود خویش: «پندار، گفتار و كردار» مورد محاسبه قرار میگیرد. اعجاز قرآن كریم در رابطه با امكان علمی محاسبه از «پندار و گفتار» را در حلقات قبل مرور كردیم و اكنون میرسیم به «محاسبهی كردار» انسان در قرآن و اثبات امكان آن از نظر «علم جدید».
قرآن كریم در آیهی 31 سورهی فصلت میگوید:
﴿وَقَالُواْ لِجُلُودِهِمۡ لِمَ شَهِدتُّمۡ عَلَیۡنَاۖ قَالُوٓاْ أَنطَقَنَا ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنطَقَ كُلَّ شَیۡءٖ﴾ [فصلت: 31].
«و آنها به اعضای بدن خود گویند، چگونه بر اعمال ما شهادت دادید و آن اعضا جواب گویند، خدایی كه همه موجودات را به نطق آورد، ما را نیز گویا گردانید».
و در آیهی 65 سورهی یس میگوید: ﴿ٱلۡیوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُكَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ یكۡسِبُونَ ٦٥﴾ [یس: 65].
«امروز بر دهان كافران مهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان به آ‹ چه كردهاند گواهی دهند».
و در آیهی 24 سورهی نور میگوید:
﴿یوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَیۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَیۡدِیهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ یعۡمَلُونَ ٢٤﴾ [النور: 24].
«و باید بترسند از روزی كه زبان و دستها و پاهایشان بر اعمال آنان گواهی میدهند».
البته تا قبل از اختراع كمرهی تصویربرداری، امكان اینکه اعضای دیگر بدن انسان ـ به جز زبان آن ـ بتوانند اعمال و حركات انسان را كاملاً ضبط نمایند، از حوزهی درك و تصور انسان مادیگرا بیرون بود. با اختراه كمرهی تصویربرداری بود كه انسان یك گام بسیار بلند به سوی درك و فهم آیات مباركهی فوق الذكر به جلو برداشت.
اما یك بخش مهم از قضیه، همچنان از نظر علمی نیازمند تفسیر بیشتر باقی ماند، و آن اینکه اعمال و حركات انسان همیشه زیر مراقبت دوربینهای تصویربرداری نیست پس چگونه ممكن است كه تمام اعمال آشكار و نهان وی، ضبط و نگهداری شوند؟
با آنکه هیچ گاه نمیتوان ادعا كرد كه اكتشافات علمی میتوانند تفسیر تطبیقی كاملی برای آیات قرآن كریم باشند اما این اكتشافات به گونهی اعجاب آور و تكاندهندهیی این سؤال را نیز حل كردهاند.
بلی، آخرین رهآوردهای علم جدید با تمام قوت تأكید مینماید كه تمام اعمال و حركات ما ـ چه در روشنایی انجام بگیرند و چه در تاریكی، انفراداً صادر گردیده باشند، یا دستهجمعی ـ همهی این اعمال و حركات به طور مصوّر در فضا موجود اند و در هر لحظه ممكن است كه این تصاویرجمعآوری شوند. بدانسان که میتوان تمام اعمال خیر و شرّ انسان را در طول زندگیاش بر پردهی تلویزیون مشاهده كرد.
بررسیهای علمی اخیر ثابت ساخته اند كه از همه چیز و در همه جا، در تاریكی و روشنایی و در حالت سكون یا تحرك، یك نوع امواج حرارتی همیشگی صادر میشود كه این امواج «حرارتی» اشكال و اطوار را با تمام ابعاد آنها منعكس میسازند، درست همانند صدا كه انعكاس كاملی از امواجی است كه زبان آنها را به حركت وا میدارد. عجیبتر اینکه هم اكنون آلات و ابزار دقیقی برای تصویربرداری ازا مواج حرارتیی كه از هر موجودی صادر میشود، اختراع گردیده است و همین ابزرا و آلات، تصاویر فنوگرافی كاملی را از تمام موجوداتی كه از آنها امواج حرارتی خارج میشود، به دست داده میتوانند.
مثلاً در نظر بگیرید كه شما هم اكنون در دفتر كار خود، مشغول نوشتن گزارشی هستید و یك ساعت بعد از آن دفتر بیرون میشوید. اما شما باید بدانید كه امواج حرارتیی كه از وجود شما در اثنای كاردر دفترتان صادر گردیده است، برای همیشه در فضا باقی میماند و به دست آوردن یك فیلم كامل از یك جلسه یك ساعته شما در آن دفتر به وسیلهی این آله در هر زمانی ممكن است. با این قید كه آلات و ابزار فعلی، فقط تا چند ساعت بعد از بیرون شدن شما از دفتر میتوانند تصاویر حرارتی خارج شده از وجود شما در آن دفتر را ثبت نمایند، اما این ابزارها نظر به ضعفی كه دارند، از امواج قدیمی¬تر تصویربرداری كرده نمیتوانند لیكن قطعاً اختراع آلات قویتر در این رابطه ممكن است.
قابل ذكر است كه در این ابزار اختراع شده جهت تصویربرداری از امواج حرارتی، از اشعهیی استفاده میشود كه آن را «اشعهی انفرارد» مینامند. یكی از خواص اشعّه فوقالذكر این است كه در تاریكی و روشنایی به طور یكسان فیلمبرداری كرده میتوانند،كه هم اكنون دانشمندان در امریكا و انگلستان از این آله در كارهای تحقیقاتی خویش بهرهبرداری مینمایند.
به طور مثال روزنامه «ریدرزدایجست» در این باره خبری را منتشر ساخت كه در آن آمده است:
«در یكی از شبها طیارهی ناشناختهیی در آسمان نیویورك ظاهر گردید كه دانشمندان به وسیلهی این ابزار، امواج حرارتی صادرشده از آن در فضای نیویورك را عكس¬برداری نمودند و این امر توانست نوعیت آن هواپیما را آشكار سازد». این ابزار را به نام «ایواپروگراف» یا آلهی «تصویربردار حرارت» مینامند.
جریده «هندوستان تایمز» به مناسبت این اختراع، تفسیری نوشته است كه در آن آمده است:
«ما به بركت این اختراع خواهیم توانست در آینده تاریخ مان را بر پردهی سینما مشاهده كنیم و بسیار ممكن است كه این عملیه، به اكتشافات عجیب و غریبی منجر گردد كه دیدگاه و افكار ما را در باهی تاریخ، از ریشه عوض نماید».
دانشمند جهان اسلام علّامه «وحیدالدین خان» در این باره میگوید:
من از اختراع این آله كاملاً شگفتزده شده¬ام، زیرا معنای اختراع فوق این است كه زندگی هر یك از ما در پردهی عالم آنگونه تصویربرداری میشود که ابزارهای اتوماتیكی سریع، تمام تحركات هنرمندان سینما را ثبت تصویری مینمایند. پس شما باید بدانید كه اگر بر روی فقیری سیلی میزنید، یا باری را از دوش مسافر غریبی برمیدارید و یا به هر كار خیر یا شرّ دیگری مشغول میشوید تمامی تحركات شما بر پردهی هستی ثبت میشود، به نحوی كه شما هرگز نمیتوانید جلو این تصویربرداری را گرفته یا از دید همیشه بیدار این دوربین الهی فرار نمایید و چه در تاریكی قرارداشته باشید، چه در روشنایی، زندگی شما كاملاً همانند یك سناریویی است كه در استدیوی فیلمبرداری ضبط میشود و سپس به بینندگان سینما یا تلویزیون در زمان و مكانی بسیار دورتر از زمان و مكان ثبت سناریو نشان داده میشود، اما شما وقتی فیلمهای سینمایی را میبینید، گمان میكنید كه گویا خود نیز در حادثه حاضر بودهاید. و چنین است وضعیت حیات و حركات هر انسان و ردویدادهالی كه او در متن آنها به سر میبرد. چه تردیدی نیست كه در روز قیامت فیلم كاملی از زندگی هر یك از ما و شما در برابر دیدگان ما قرار داده خواهد شد و در آن روز همه فریاد خواهیم كشید كه:
﴿ یٰوَیۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةٗ وَلَا كَبِیرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَا﴾ [الکهف: 49].
«ای وای بر ما این چگونه كتابی است كه هیچ كار كوچك و بزرگی را رو نگذاشته است، مگر آنکه آن را در شمار و حساب آورده است».
و چنین است كه اعتقادات حقّهی الهی، همراه و هنگام با پیشرفتها و انكشافات علمی بشر بیش از پیش مبرهن میگردند و علم با تمام توان میآید تا در راستای تفسیر قرآن كریم و اثبات حقّانیت این دین مبین عمل نماید.