اعجاز قرآن کریم

جنس نوزاد

Visits: 30485

جنس نوزاد

یكی از معماهای حل‌نشده در رابطه با جنین، قضیه‌ی تعیین جنس است. تحكّم در جنس جنین كه پسر به دنیا آید یا دختر، قضیه‌یی است كه علم بشر با همه‌ی پیشرفت‌ها و انكشافات خود در برابر آن درمانده است.

شهید سیدقطب/ در ذیل تفسیر آیه‌ی كریمه 54 سوره‌ی فرقان:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَصِهۡرٗاۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِیرٗا ٥٤﴾ [الفرقان: 54].

«اوست ذاتی كه از آب، انسانى را آفرید، سپس او را نسب و سبب قرار داد  و پروردگار تو همواره توانا بوده است».

 می‌گوید: «یكی از شگفتیهای كار آفرینش انسان، راز سربسته‌ی گزینش جنس او در دوران جنینی است چرا كه پسر یا دختر به گونه‌ی شگفت‌آوری، از سلولهای متشابه و نیز تخمك‌های متشابه به وجود می‌آیند در حالی كه در هیچ سلولی از هزاران سلول (اسپرم) مرد، ویژگیهای به خصوصی كه آن را شایسته‌ی تولید پسر یا دختر گرداند وجود ندارد. همین طور در هیچ تخمكی از تخمك‌های زن، وجه تمایز خاصی كه بتوان آن را دلیل گرایش به سمت جنس مذكر و یا مؤنث تلقی كرد، موجود نیست. با این وجود یكی از این سلولهای مرد در اتحاد خود با تخمك زن، پسر می‌شود و دیگری دختر، كه بشر تا كنون به این راز سر به مُهر پی نبرده است و نه هم می‌تواند پی ببرد، زیرا این امر فقط در حوزه‌ی توانمندیهای پروردگار است كه بشر را در آن مجال هیچ دخل و تصرفی نیست».

و همین جاست كه به اعجاز علمی آیات 49 و 50 از سوره‌ی «شوری» می‌رسیم كه می‌گوید:

﴿لِّلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یخۡلُقُ مَا یشَآءُۚ یهَبُ لِمَن یشَآءُ إِنَٰثٗا وَیهَبُ لِمَن یشَآءُ ٱلذُّكُورَ ٤٩ أَوۡ یزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیجۡعَلُ مَن یشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٥٠﴾ [الشوری: 49-50].

«ملكیت آسمانها و زمین فقط از آن خدا است، هر چه را كه بخواهد می‌آفریند، به هر كه خواهد فرزند اناث و به هر كه خوهد فرزند ذكور عطا می‌كند، یا در یك رحم بیشتر از دو فرزند دختر و پسر قرار می‌دهد و هر كه را بخواهد عقیم و نازاینده می‌گرداند زیرا او دانا و تواناست».

و چنین است كه علم با همه ابزارهای خویش به اینجا كه می¬رسد، خلع سلاح است، چرا كه هیچ نیرویی قادر نیست تا به طور قطع و یقین جنس جنین را از قبل تعیین نماید، یا مرد و زنی را كه از اساس فاقد این نیرو هستند، دارای توان و ویژگی باروری گرداند.

چنانكه ما در تاریخ قدیم و جدید داستانهایی را در این باره می‌یابیم كه محل عبرت انسان توانند بود، چه بسیار شاهان و قدرتمندانی كه زیستند و مردند و با همه تلاش‌ها و تواناییها، با همه‌ی اطبا و كاهنان و منجمان خویش، در این میدان كاری از پیش نبردند. از داستانهای قدیم می‌گذریم و فقط به یكی از روایات معاصر كه استاد دكتور «عبدالرزاق نوفل» در كتاب «القرآن والعلم الحدیث» آن را نقل نموده است، بسنده می‌كنیم. این روایت به شاه سابق ایران «محمدرضا پهلوی» مربوط می‌شود. نامبرده قبل از «ملكه فرح» در سال 1950 با زنی ازدواج كرد. آن دو در شب زفاف تمام مراسم عنعنویی را كه بر اساس رسم و رواج‌های محلی به منظور تحقق خواسته‌ی فرزند پسر باید انجام می‌دادند، بی‌كم و كاست به جا آوردند. به این ترتیب كه در كنار خویش سینیی را كه حاوی پنیر و دو قرص نان بزرگ به طول یك متر و نیم بود، گذاشتند. در سینی دیگری تخم مرغ و سبزی «ترتیزك» قرار داده شده بود همراه با مجمری كه از آن دود بخور متصاعد بود. زن و شوهر چهار بار از راهی گذشتند كه بر بالای سر آنها آب و سوره‌ی مباركه‌ی «یس» قرار داده شده بود. در هنگام برگزاری مراسم عقد، پسر بچه‌ی خوردسالی جلو آمد و به ملكه گلی را تقدیم كرد، در حالی كه می‌گفت: «به زودی خداوند (ج) به شما فرزند پسری عنایت می‌نماید». به این ترتیب، تمام آنچه كه باید بر اساس عرف محلی انجام می‌شد، برگزار گردید. اما آنها سه سال كامل انتظار كشیدند و صاحب هیچ فرزند پسر یا دختری نشدند. و در اینجا بود كه شاه و همسرش دروازه-های معاینه خانه‌ی ماهرترین اطبای دنیا را دق الباب كردند. در امریكا چندین روز در شفاخانه‌ی نیویارك تحت دقیق‌ترین آزمایش‌ها قرار گرفتند. در شهر «كییف روسیه» زیر نظر دكتور «الیچ سیسرانو»، در «سن پترزبورگ» زیر نظر دكتور «ایوانوویچ»، در آرژانتین زیر نظر دكتور «ارنیاندا گروسو» و در سویس، ایتالیا و خلاصه همه جایی كه تصور می‌شد كاری از آنها ساخته است، تمام تلاش‌ها برای بچه دار شدن آنها به كار گرفته شد. اما این تلاش‌ها هیچ ثمری نداد. سپس شاه به تعویذ و دم و دعا روی آورد و «پاك صبوح» كه به پاپ اندونیزیا معروف است، آنان را دم ودعا كرد، ولی این كار هم سودی نبخشید و سرانجام شاه همسرش را به خاطر فرزند طلاق داد و با همسر دیگری كه استعداد باروری داشت ازدواج كرد.

بلی، میلیون ها كوشش از سوی جهان طبابت در طی ده‌ها سال گذشته در این راستا انجام گرفته، اما طب نتوانسته است حیوان منوی مرد (اسپرم) یا تخمك زنی را كه از اساس فاقد قدرت باروری باشند، وادار به اتحاد با همدیگر و در نهایت باروری نماید.

همچنین طب با تمام عجز و درماندگی اعتراف كرده است كه در مورد جنس جنین تحكّم نهایی كرده نمی‌تواند و تعیین نوعیت جنس جنین كه پسر باشد یا دختر، كاری است فراتر از توانمندیهای علم. و همین جاست كه بار دیگر در برابر اعجاز علمی آیات «49 و 50» از سوره‌ی شوری قرار می‌گیریم.

با این همه باید تعجب كرد به حال مردانی كه به خاطر آوردن فرزند و یا فرزند پسر، همسران بی‌گناه شان را تحت فشار قرار می‌دهند. چه بسا اختلافات خانوادگیی را می‌بینیم كه اساس آن بر این پندار بی‌اساس بنا گردیده است كه گویا زن اگر دلش بخواهد می‌تواند فرزند و یا فرزند پسر به دنیا آورد! چه سبك خرد و كودن اند آنانی كه زنان بیگناهشان را به خاطر كاری آزار می‌دهند كه آن كار نه فقط در حوزه‌ی توانایی همسران شان نیست، بلكه حتی در توانمندی تمام بشر نیز نمی‌باشد.

عبدالرؤوف مخلص هروی

استاد دانشکده‌ی شرعیات دانشگاه هرات افغانستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *