قباحت ظلم:
Views: 15
قباحت ظلم:
نحمده ونصلی علی رسوله الکریم اما بعد:
چاه مـظلم گشـت ظلــم ظالمان این چنین گفتند جمله عالمان
هر که ظـالم تر چـهش با هـول تر عـدل فرموده ست بدتر را بتر
ظلمْ مستور است در اســرارِ جان مـی نهد ظالم به پیش مردمان
پس هم اینجا دست و پایت در گزند بر ضمـیر تو گواهی می دهند
مر ضعــيفان را تو بي خصمي مدان از نبـي ذا جـاء نصر الله خوان
ظلم و ستم و بیداد از واژگان تیره و تاریست که بار منفی کدورت و ظلمت را به دوش کشیده و کار برد ادبی آن با غلظت و سیاهی هم آوش بوده و پیام بد فرجام وحشت و نفرت را در روح وروان انسان به ارمغان می آورد، طوریکه در حدیث نبوی مروی است: (الظلم ظلمات یوم القیامة) یعنی ظلم مایۀ تاریکی است در روز قیامت و اگر به نگاه عقل سلیم و طبع مستقیم به قضیۀ رویداد ظلم و جور نگرسته شود، وانگیزه و هدف ستمکاری و جفا پیشگی پدیدۀ انصاف مورد برسی و مداقه قرار گیرد، این واقعیت واضح ومبرهن میگردد که ظالمین و تبهکاران با انحراف از جادۀ عدالت و مروت مغلوب صفت درنده خوئی و احساسات ویرانگر وحشیانه قرار گرفته و همانند جانور لجام گسخته به استعمال قوۀ قهریه مبادرت ورزیده خصلت پاک انسـانی را که ریشه در انس و الفت و ملاطفت دارد، از دست میدهند و با شتاب زده گی و اقدام جنون آمیز پا را از دایرۀ اخلاق و ادب فراتر نهاده و از بد مستی وخود کامگی در ورطۀ جهالت وظلمت فرو رفته، وبا غرور وتکبر سرگردان وادی وحشت و بربریت گردیده و راه ضلالت را می پایند و در هر مرحله ومنزل از مسیر خیر و صلاح و سعادت فاصله گرفته و سرانجام در روش ومنش زنده گی به تابعیت نظام شبیه قانون جنگل راضی و تسلیم می گردند، بنا بر آیت شرع متین واحکام نجات آفرین اسلام این رذیلت مهلک ومخرب اجتماعی را مورد نکوهش و سرزنش قرار داده ظلم و تعدی و بیداد را با همه تبعات شوم وآثار مذموم آن از منکرات ومفاسد بر شمرده ودر زمره محرمات وممنوعات شرعی وقانونی محسوب میدارد وبا توجه به انواع صوری ومعنوی ظلم که در یک دسته بندی کلان همۀ اقسام جوروستم را در بر می گیرد اعلاء وادنی مصداق پیدا می کند، چنانکه در منطق کلام الهی درجات ظلم وبیداد از اتلاف وتضییع حقوق همنوعان وحیوانات آغاز وتا مراحل بالای شرک والحاد که تعدی به حق آفریده گارهستی وخالق جهانیانست، بسط وامتداد می یابد زیرا واژه ظلم که به قرینۀ تقابل وعلاقۀ تضاد در برابر عدل واحسان بکار میرود و آنچنان که عدل به اعتبار مفهوم کلی بر هر عمل درست وموزون اطلاق می گردد مصداق معنی متقابل نیز به هر گونه کار بد وبیجا ودرهرزمینۀ خلاف و انحراف قابل تطبیق است طوریکه مولانای حقیقت آشنا بدین مضمون فرموده است:
عدل باشد کار انـدر موضعش ظلــم باشد کار در نا موقعش
عدل چه بود آب ده اشـجار را ظلــم چه بود آب دادن خار را
وبرمبنای چنین اصل جامع و فراگیر آیات کریمه قرآن به تعابیر متفاوت از آن اشعار مینماید چنانچه میفرماید: (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) یعنی همانا شرک ستم بزرگ است، ونیز فرموده است: (وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ) یعنی باطل گرایان ستمگرانند و همچنین میفرماید: (فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ) یعنی کسیکه توبه کار نبود پس ایشان ستم پیشه گان اند از این فرمایشات قرآنی و دیگر آیات نورانی به وضوح برمی آید که مظالم ظلم وبیداد در شئون پنداروکردارآدمیان دارای شمولیت و مفهوم گسترده است که بر بسیاری اعمال ریزو درشت ورفتار پیدا و پنهان ایشان احتوا نموده وبحیث خطر بالقوه ومرموز همواره عملکرد انسان را مورد تهدید قرار میدهد و خطاب آن کلام ربانی بر همه گان هشدار میدهد که: (لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ) یعنی از این پدیدۀ زشت وسیاه چنان در گریز وپرهیز باشید که نه ظلم را برکسی روا دارید ونه زیر ستم وننگ مظلومیت قرار گیرید وبنابر این رهنمایان دین گفته اند که چنانچه ستمگری وجور گستری در جامعه اسلامی موجب شیوع طغیان وعصیان گردیده وشناعت ونکبت آن برکسی پوشیده نیست، همچنین ظلم پذیری و زیر بار سلطه جباران قرار گرفتن بذلت دادن گناه وجفای نابخشودنی برخود ودیگران است وازنگاه دیانت واخلاق ملت مومن وغیرتمند پیوسته باید ظلم ستیز وحامی محرومین و مستضعفین باشید وبه فرمودۀ قرآنکریم اندک تمایل وکنارآمدن با دستگاه ظلم وباند تبهکار ازجرایم انسانی بوده وپیامد سخت وزیانبار را به دنبال دارد فلهذا برای تحقق بخشیدن به عملیۀ طرد مفاسد وترک رذایل که مقدمه وپیش زمینۀ جلب فضایل وتامین عدالت وکرامت انسانیست، مبارزه وبرخورد قاطع با ارباب جور وبیدادگران مستبد یکی از وجایب دینی شمرده شده و قاطبه امت مسلمه وظیفۀ ایمانی دارد که غرض برچیدن بساط ظلم واستبداد وجامعه قیام مجاهدانه داشتـه و در راه جــلوگیری از تجاوز واسـراف حقوق بندگان خدا ازجان وتوان خویش مایه گذارند، ودراین راستا ازهیچ گونه تلاش پیگیر و مبارزه خسته گی ناپذیر دریغ نورزند روی این ملحوظ حرکات دفاعی و جهاد حق طلبانه دراحکام اسلام ضرورت ومشروعیت یافته ودگرگون وتغیر منکرات به حیث اساسات همگانی ازامور حتمی ولازمی دانسته شده وباید متولیان ومسئولین با صلابت جامعه دراقامه وادامۀ آن بذل مساعی نمایند وبا توجه اصول عقاید اسلامی وآموزه های توحیدی هر مومن معتقد ومتحد وظیفه دارد تا دراجرای عملیۀ توحید با اندیشه وعمل تمرین و تمرکز داشته ودرشعای تابناک کلمۀ طیبه که نخستین درس مکتب دین است، این تجربه را نیک آموخته و به طور درست وپخته مفهوم وهدف آنرا در ندار وکردار خویش را سخت ونهادینه سازد که یکی هست و هیچ نیست جزء او (الله) وازاین تفکرحق باوری ویکتاپرستی است که آثارعدالت گرایی وحقیقت محوری درهمه اطوار زندگی انسان مومن تبلوریافته واز شر فتنه دوگانه گی ونفاق وشرک که ازشعبات ظلم وظلمات است برکنار گردیده ودرمأمن پرامنیت وامن وامان ایمان به اطمینان واقعی نایل میگردد چنانچه به استناد حدیث گهربارخواجه ابرارمروی است که: (اِنَّ اللهَ طَيِّبٌ يُحِبُّ الطِّيبَ) یعنی الله تبارک وتعالی پاک است و پاکی را دوست میدارد ونیزارشاد نبوی است که فرمودند: (إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال) یعنی همانا ذات کبریائی نیکو ونازنین است ونیکوئی و زیبائی رادوست دارد فلهذا جلوۀ امید بخش ونشاط آفرین این مطالب جالب که ذوق ومحبت ایمان را با شوروانبساط پاکی وطهارت بفمهوم واقعی وهمه جانبۀ آن درقلب وقالب انسان مومن ماندگار واستوارمیسازد، ازمواهب خاص الهی بوده وگوهر انسانیت را درقبال عرصه گاه رشد وکمال آزمون قرار میدهد تا استعدادهای آماده وآراسته به همین مساعدت اقبال شگوفا وبارور گردیده وبجذبه امن وایمان در ساحه گرم وگیرای پاکی وپیراستگی کسب آرامش وآســایش نماید وباهسته گذاری وبذرافشانی تخم پاکیزه صفا وخلوصیت در مزرعۀ وجود محصول پرمیمنت وحلاوت بخش پندارنیک وگفتار نیک وکردارنیک بسر سبزی وشادابی جوانه کشیده وچون میوۀ شیرین وخوشگوارازشجرۀ طیبۀ عقیده واخلاص مومنانه اثرات وبرکات سرشار وپایداری را به ارمغان می آورد همانگونه که درباب صدقات بی شایبه وخالصانه آیات وروایات ناطق وگواه صادق است که نتایج مضاعف وماندگار به بارمی آورد، مسلماً ثمرات اندیشۀ پاک ولقمه حلال وگوارا در سرزمین اراده وعمل انسان حسب انتظار آثار گرانمایه وپربرکتی را نذر خوان احبا و اخوان خواهد بود – طوریکه مولانای دانا درکتاب مستطاب مثنوی معنوی این عملیه منتج ومعامله سودمند را درقالب حکم وامثال به تصویر کشیده ونیکو بیان میدارد:
علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشــق و رقت آید از لـقمه حلال
لقمه ای کو نور افزود و کــمال آن بــود آورده از کســب حـلال
چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید آن را دان حرام
لقمه تخمست و برش اندیشه ها لقـمه بحـر و گوهرش انـدیشه ها
زاید از لقمه حـلال اندر دهــان میل خـدمت عزم رفتن آن جـهان
پس با همه فواید وعواید نقد ونورانی که ازمیمنت پاکی وپرهیزگاری نصیب بندگان صالح ومومنین راستین می گردد ولی متأسفانه امروزه شیوۀ در آمد ومصارف اکثریت بگونۀ ناسنجیده وغیر متوازن بوده وبسیاری ازمردم مسلمان از شیوع این مرض مهلک ووقوع چنین آفات ویرانگردرزنده گی شان بی پروا بوده وطبق ارشاد والا رشاد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وسلم که فرمودند: روزگاری خواهید رسید که مردم در طلب روزی شان باکی ندارند چه از حرام بدست آید ویا از حلال – طوریکه شاهد اوضاع کنونی عالم اسلام هستیم فتنۀ بزرگ مادیت ومادی گرایی همه جا را فرا گرفته وفساد گستردۀ نظام سرمایه داری وصنعتی را بوجود آورده که آمیخته گی وبهم ریخته گی فاحش وظلمت باری فضای زنده گی را مکدر ساخته و زمینه وپهنای بیش از حد رشد و انکشاف آلوده گی ونا هنجاری را در عرصۀ جرائم اقتصادی و فساد اخلاقی واسراف وابتذال ایجاد نموده است ویگانه راه نجات از ورطۀ این آفات همانا تنظیم برنامۀ اقتصادی سنجش وتوازن در میان عواید ومصارف است تا با دفع موانع و جلب منافع بتوان وضعیت موجود را از بحران کنونی به سوی خیر وصلاح وبهبودی کشانیده و از این حالت بُغرنج وزیانبار بصوب انتظام واعتدال متحول نموده و از این تنگنای حقد و حسد ولجاج وعناد ومخاصمت راهی وگذرگاهی به طرف دنیای گشایش وبخشایش وهمدلی وآرامش گشود ودرسایۀ پرمایۀ امن وایمین وامانی وایمانی به میل جان آسود ودرمأمن انجمن الطیبین لطیبات بطیب خاطر مسکن گزید ورخت سفر از این معبرپرخطر به منزل مقعد صدق عند ملیکِ مقتدر کشید ودرنشیمن ابدیت آرمید. ( ومن الله التوفیق)