حکایات

حکایات و روایات زیبا:ـ

بازدیدها: 88

حکایات و روایات زیبا:ـ

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت سری سقطی گفت: سی سال است که استغفار می کنم ازگناه یک شکرگفتن

گفتند: چرا؟

گفت: روزی مراخبردادند که بازار بغداد سوخت. اما دکان تو درآن بازار سالم ماند واز آتش گزندی ندید. همان دم گفتم: (الحمدلله) ناگاه به خود آمدم وحجت بردم ازشرم آنکه خود را بهتر از برادارنم دربازار بغداد شمردم ومصیبت آنان را درنظرنگرفتم. این(الحمدلله) درآن وقت یعنی مرا باسود وزیان برادران دینی ام کارنیست. همین که مال من ازآسیب آتش درامان مانده است، کافی است! پس برآن شکربی جا، سی سال طلب مغفرت می کنم. برگرفته ازگزیده. (تذکرة الاولیاء)

نوشته اند: روزی حضرت امام ابوحنیفه (رح) ازجای می گذشت کودکی را دید که پا درگل فروکرده وایستاده است، امام به آن کودک گفت: (مراقب باش که درگل فرود نیای ونیفتی) کودک گفت: (افتادن من چندان مهم نیست که اگربیفتم فقط خود را گلی وخاک آلود خواهم کرد. امّا تو خود را نگهدارکه اگرپای تو بلغزد وبیفتی مسلمانان نیزبلغزند وبیفتند وگناه همه برتواست) امام ابوحنیفه (رح) از زیرکی آن کودک به شگفت آمد وبگریست.

آورده اند: یکی عیال دار بود وسخت در رنج چاره ی درد خود را آن دید که نزد صاحبدلی رود وازو خواهد که وی را دعا گوید تا به برکت دعای او در زندگانی اش گشایش آید نزد بشرحافی رفت وگفت: اي بشر! تومرد خدایی مرا دعایی کن که مردی عیال دارم وهیچ چیزدر بساط ندارم.

بشرگفت: ای مرد! آن هنگام که زن وفرزندان تو از تو نان خواهند وآب خواهند ولباس خواهند و تو از برآوردن حاجات آنان درماندی درآن حال تو مرا دعا کن که دعای تو درآن وقت از دعای من فاضل تر وبه اجابت نزدیکتراست. مگرنه آنکه درآن حال، کشتی دل خویش در دریای درد واندوه، درتلاطم می بینی وهیچ ساحل نجات پیش رونمی بینی؟ هرکه دراین حال باشد. دعایش به اجابت سزاوارتراست. برگرفته ازکیمای سعادت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *