مقالات

آفت های زبان

Visits: 673

آفت های زبان

بدان که خطر زبان عظیم می باشد و رهایی از آن جز به خاموشی امکان پذیر نیست، به همین خاطر است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم خاموشی به موقع را ستوده و مردم را بر آن تشویق و ترغیب نموده است و میفرماید: «اَلصَّمْتُ حُكْمٌ وَ قَلِيلٌ فَاعِلُهُ». «خاموشی حکمت و دور اندیشی است و انجام دهنده ی آن اندک است».

سهل بن سعد ساعدی رضی الله عنه روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «من یتکفل لی بما بین لحییه و رجلیه، اتکفل له بالجنة» بخاری. «هر کس زبان و ناموس خود را تکفّل و محفوظ بدارد، من بهشت را برای او تکفّل و ضمانت می نمایم».

روایت شده که معاذ بن جب رضی الله عنه گفت: ای رسول خدا مرا سفارشی بفرما. رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «خدا را چنان عبادت و پرستش کن که گویی تو او را می بینی و نفس خود را از مُرده گان بشمر و اگر می خواهی، تا تو را به چیزی آگاه سازم که از تمام اینها بیشتر ملک تو شود، با دست خود به زبانش اشاره فرمود».

آمده است ابوبکر صدیق رضی الله عنه سنگی در دهان خود می نهاد و به وسیله ای آن از سخن گفتن باز می ماند و به زبان خود اشاره می کرد و می گفت: این (زبان) مواردی را بر من پیش آورده است.

ابن مسعود رضی الله عنه گفته است: «قسم به خدایی که جز او معبود به حقی نیست، هیچ چیزی از زبان نیازمنتر به زندان طولانی نیست».

آفت های زبان:

آفت اول، نخستین آفت زبان سخن گفتن در باره چیزی است مه مقصود و مربوط به شخص گوینده نباشد. لذا بدان که هر گاه در باره ای چیزی که به تو ارتباطی ندارد و مقصود و هدف تو نمی باشد، سخن بگویی، مسلماً وقت خود را ضایع می کنی و برای زبان خود حساب و کتابی می سازی و چیز بهتر را به شیء بدتر تبدیل می نمایی و اگر به جای آن ذکر خدا را می کردی و یا خاموش می ماندی و یا این که در باره امر خیر تفکر و تدبر می نمودی، بی گمان در اثر آن به درجات عالی می رسیدی.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده است: «مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ، تَرْكُهُ مَا لَا يَعْنِيهِ». «کنار گذاردن کار بی مورد و بی فایده، از نیکو مسلمانی شخص است».

انس صلی الله علیه وسلم گفته است: در روز اُحُد پسر جوانی از ما شهید گردید و سنگی بر روی شکمش یافت شد که در اثر گرسنگی آن را گذارده بود، مادرش گرد و خاک روی آن را پاک کرد و گفت: ای پسرم! مبارکت باد بهشت. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «فما یدریک؟ لعله کان یتکلم فیما لا یعنیه و یمنع ما لا یضره؟». «تو از کجا می دانی؟ شاید او در امر غیر مهمی سخن گفته باشد و مانع چیزی شده باشد که به او زیان نمی رساند».

«مراد این است که تبریک بهشت به کسی گفته می شود که مورد محاسبه قرار نگیرد، اما کسی که در امر غیر مهم و بی موردی سخن گفته باشد، بر آن محاسبه می شود».

بدان که حد سخن گفتن غیر مهم آن است که تو در باره ای چیزی سخن بگویی که اگر آن را نگویی و خاموش بمانی، گنهکار نشوی و برایت ضرر و زیانی نیز به دنبال نداشته باشد، مثلاً تو در میان جمعی بنشینی و جریان سفر های خود را تعریف کنی و آنچه را که در آن دیده ای از قبیل کوهها و بیابانها و غیره که پیش همه معلوم و مشخص هستند بازگو نمایی.

آفت دوم، گفتن سخن اضافی و تکراری: به این معنی که هر گاه شخص بتواند مقصود خود را به یک کلمه و یا یک جمله بر آورده سازد، اما دو کلمه یا دو جمله به کار ببرد، مسلماً کلمه و جمله ی دوم اضافی و یر ضروری است.

عطاء بن ابی رباح رحمت الله علیه گفته است: جماعتی که پیش از شما بودند که سخن اضافی و به کار بردن کلمات تکراری و غیر ضروری را زشت و ناپسند می داشتند، مگر آنچه که مربوط به قرآن و یا در باره ای امر به معروف و نهی از منکر می بود، همچنین تکرار کلماتی که به خاطر نیاز مبرم زنده گی باید تکرار می شدند.

مُطَرّف گفته است: باید عظمت و جلال خدای متعال آن چنان در دل تو بزرگ و با اهمیت باشد که در بعضی موارد احتیاجی به بیان آن نداشته باشی، چنانکه مثلاً یکی از شما به سگ یا دراز گوش یا امثال آن بگوید: خدایا آن را خوار و رسوا کن.

بدیهی است سخنان و کلمات اضافی بی شمارند، اما حتی الامکان باید از تکرار کلمات اضافی و غیر ضروری خود داری نمود. رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «خوشا به حال آنکه زیاد زبان خود را نگه می دارد و زیاد مالش را می بخشد».

و باز رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرماید: «بی گمان مردی از خشنودی خداوند آن گونه سخن می گوید که می پندارد به سبب آن به درجه ای می رسد که از طرف خداوند ثابت و مقرر شده است، پس خداوند به وسیله ای آن سخن، خشنودی خود را تا روز قیامت برایش ثابت می گرداند و مردی از خشم خداوند آن گونه سخن می گوید که پندارد به وسیله ای آن سخن، به خشم می پیوندد، پس خداوند به سبب آن، خشم خود را تا روز قیامت بر او ثابت می گرداند». ابن ماجه و ترمذی

علقمه می گفت: سخنان بسیاری است که این حدیث مرا از گفتن آنها منع کرده است.رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «إن الرجل لیتکلم بالکلمة یضحک بها جلسائة یهوی بها أبعد من الثریا». «بی گمان (گاهی) مرد، سخن (بی جا) می گوید که به وسیله ای آن هم نشینان خود را می خنداند، به سبب آن سخن، دورتر از ثریا می افتد».

آفت سوم، فرو رفتن در باطل: که آن عبارت است از سخن گفتن و بحث کردن در معصیتها و کار های نا مشروع ساز قبیل بازگو نمودن احوال زنان و مجالس شراب خواری، همچنین بحث کردن در باره ای مقامات و کردار و رفتار افراد فاسق و تنعم توانگران و مراسم زشت و نا مشروع و… همه ای اینها از جمله مسایلی هستند که فرو رفتن در آنها حرام می باشد. چنانچه خداوند جل جلاله می فرماید: «وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ» سوره مدثر – 45 ترجمه: «و ما پیوسته همراه باطل گرایان و گمراهان (در باطل گویی و عیب جویی) فرو رفتیم».

آفت چهارم، ستیزه جویی و مجادله و مباحثه و مناقشه در بیان محظورات و مسایل ممنوعی که در گذشته رخ داده اند و یا در آینده احتمال رسیدن به آنها می رود، از جمله اموری هستند که از آنها نهی شده است. رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرماید: «لا تمار أخاک و لا تمازحه و لا تعده موعدا فتخلفه». ترمذی «با برادر (دینی) خود مجادله و شوخی بی جا مکن و وعده ای به او مده که خلاف آن کنی».

و باز رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «هر کس مجادله و مناقشه را ترک کند در حالی که حق با او باشد، در بالاترین مکان بهشت خانه ای برای او ساخته می وشد و هر که مجادله را ترک کند در حالی که او باطل گو باشد در پایین بهشت خانه ای برای او ساخته خواهد شد».

آفت پنجم، خصومت و لجاجت که آن عبارت است از مخامصه و لجاجت با کسی جهت دستیابی به مالی و یا حقی که مقصود و مورد نظر او باشد و این امری نکوهیده است. عایشه رضی الله عنها گفته است: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إن أبغض الرجال إلی الله الالد الخصم». بخاری «مبغوض ترین افراد نزد خداوند، کسی است که سخت خصومت و لجاجت به خرج دهد».

ابو هریره رضی الله عنه گفته است: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «من جادل فی خصومة بغیر علم لم یزل فی سخط الله حتی ینزع». «کسی که بدون علم و آگاهی در خصومتی مجادله کند، پیوسته در خشم خدا می باشد تا آنگاه که از آن دست بکشد».

آفت ششم، دور شدن از مطلب و حاشیه رفتن: دور شدن از مطلب عبارت است از پیچانیدن سخن و تکلف در سخن آرایی و ابراز فصاحت، تصنّع و بیان تشبیهات و مقدمات ساختگی، آن طوری که عادت کسانی است که می خواهند در جدل و مباحثه از خود فصاحت و زیرکی کاذب نشان دهند. تمام اینها نکوهیده و آفت های خطرناک می باشند. رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «إنا و أتقیاءُ أُمتی براءُ من التکلُف». «من و پرهیزگاران امت من از تکلف و تصنع در سخن بیزاریم».

فاطمه رضی الله عنها گفته است: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «بدترین امت من کسانی هستند که در نازو نعمت فراوان پرورش می یابند و انواع غذا های (لذیذ غیر معمولی که دیگران به آ«ها دسترسی ندارند) می خورند و لباسهای رنگارنگ فاخر می پوشند و در خسن گفتن (به خاطر ابراز فصاحت و زیرکی) تکلف می ورزند و حاشیه می روند».

آفت هفتم، فحش و بدگویی و پلید زبانی: بدیهی است سبّ گویی و دشنام و بد زبانی امری زشت و ناپسند است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید: «از فحش و ناسزاگویی بپرهیزید، زیرا که خداوند جل جلاله فحش، بدگویی، ناسزاگویی و بد زبانی را دوست ندارد».

رسول خدا صلی الله علیه وسلم از دشنام دادن به مشرکانی که در جنگ بد کشته شده بودند، نهی کرد و فرمود: «به این جماعت دشنام ندهید، زیرا آنچه را که به ایشان می گویید به آنان نمی رسد، بلکه زنده گان را می رنجانید، بدانید که به راستی بد زبانی و بد گویی نکوهیده می باشد».

آفت هشتم،

ادامه دار……..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *