مقالات

اخلاص در عمل: داستان بسیار جالب:

Visits: 508

اخلاص در عمل: داستان بسیار جالب:

شخصی مسجدی ساخت ، بهلول از او پرسید : مسجد را برای رضای خدا ج ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟

شخص پاسخ داد: معلوم است برای رضای خداوند !

بهلول خواست اخلاص شخص را بیازماید، در نیمه های شب بهلول رفت وروی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است، صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند ومیگفتند خدا خیرش بدهد . آن شخص طاقت نیاورد وبه فریاد سر داد وگفت : بهلول دروغ میگوید! این مسجد را من ساختم ، من از مال خود خرج کردم وشما او را دعای خیر میکنید ! بهلول خندید وپاسخ  داد: معامله تو با خلق بوده نه با خالق !!

بیایید در زندگی خویش با خدا معامله کنیم نه با چشم مردم !

امروزه واقعا بسیاری اعمال مان برای رضای مردم است ومیگوییم این کار را بکنیم تا مردم بد نگویند این کار را بکنیم که مردم خوب بگویند.   

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *