بازدیدها: 15
فضیلت عدل
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی خلق الارض والسموات بالعدل والصلواة علی رسوله الذی بعث بالحق و آله و صحابته جاهدوا باالاستقامة والصبر.
و بعد. در جوامع اسلامی کمتر به عدل توجه شده حتی بحث پیرامون این موضوع کمتر می شود چه در مجامع علمی فرهنگی و چه در محافل خصوصی و چه در بر خورد های زندگی و خاصتاً در حکومت های که پی در پی می آید و می رود این خصیصه مهم به دست فراموشی سپرده شده که در جای از حکومت ها نام عدل گرفته نمی شود با آن که از نظر دینی و فقهی جایگاه مهم دارد قوام یک مملکت و دولت و اجتماع بر پایه عدل می چرخد و محور همه اجتماع بر عدل گسترده شده ابحاث زیاد در کتب دینی و فقه داریم بنام امارت و قضأ و عدالت و گناه بی عدالتی و ظلم بر زیر دستان بحث تنها در این نیست که امرأ عدل داشته باشند بلکه عدل عام است لازمه ای همه انسان ها است عدل شامل همه افراد جامعه اعم از برادر و خواهر اولاد فامیل عدل در گفتار وکردار عدل در قضاوت ها و فیصله ها مردمی و حل قضایا و رفتار عادلانه به زیر دستان حتی عدل و انصاف در تعیین سر نوشت یک اجتماع و غیره.
در قرآن کلام ربانی چندین جا از عدل گفته شده و از جوامع قبل از اسلام نیز تذکر داده شده.
خداوند جل جلاله می فرماید: (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ) (سوره نحل – 90)
ترجمه: خداوند امر می کند به عدل و احسان.
در مورد عدل و ظلم در آیات و احادیث بسیار ذکر شده این دوضد همدیگر است در جای که عدل باشد ظلم نیست و باالعکس جایی دیگر خداوند می فرماید: (اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ) (سوره مائده – 8)
ترجمه: عدالت کنید که نزدیک به تقوا است بلکه عدالت عین تقوا است.
خداوند عدالت را در همه کیش ها و مذاهب می ستاید و ظلم را نکوهش می کند قصه حضرت یوسف پیامبر(ع) دقیق مطالعه شود تا پند برای ما باشد که از عدل و امانت داری آن حضرت صحبت می کند نه برای جمع و ثروت اندوزی بلکه برای خدمت و حکومت که استوار بر عدل است عزیز مصر وقتی که او را شخص امین و صادق تلقی می کند برایش پیشنهاد وظیفه می کند حضرت یوسف چون بصیرت که داشت و ضرور بود در آن سر زمین یک شخص که منافع مادی و معنوی مردم را تأمین کند و عدالت را به ارمغان بیاورد در آن سر زمین ظلمانی و بت پرستی و شکم پرستی می فرماید: (قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ) (سوره یوسف – 55)
ترجمه: (یوسف) گفت: «مرا بر(سر پرستی) خزائن زمین (مصر) قرار بده ، که من نگهدارنده ای آگاهم».
یعنی من متولی امر نگهداری خزانه های سر زمین مصر وذخایر خاروبار را قبول می کنم یوسف علیه السلام این منصب را از پادشاه مطالبه کرد تا از این جایگاه به نشر عدالت و محو ستم توفیق یافته و از این مقام به عنوان وسیله در جهت دعوت اهالی مصر به سوی ایمان و ترک بتان استفاده کند و در تمام عرصه ها عدالت را به میان آورد و به وجوه جمع و تفریق و در آمد و بر آمد خزانه ها به صورت درست مصرف شود، این است که در خواست این وظیفه بزرگ را به دوش می گیرد. در واقع هر نوع مسئولیت که باشد امانت است که باید به این ودیعه خیانت نشود.
خداوند جل جلاله می فرماید: (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ) (سوره نساء – 58)
ترجمه: به حقیقت خداوند دستور می دهد این که امانت را به اهل آن بسپارید و وقتی که در بین مردم حکم و فیصله گر هستید باید حکم شما بر عدالت و بر قسط استوار باشد از جور و ظلم پرهیز کنید.
این که مورد آیه خاص است و تعلق آن عام کدام امانت کدام اهل سر نوشت جامعه را اهل آن جامعه تعیین می کند نه قومیت لسان حزب پول و دیگر عوامل که در آینده ها تباهی ببار آورد (وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ) (سوره نمل – 48)
باید برای اصلاح زمین بذر اصلاحی افشانده شود زمین اصلاح شده به فساد تبدیل نشود.
خداوند جل جلاله در آیه دیگری می فرماید: (فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ) (سوره حج – 45)
ترجمه: پس چه بسیار آبادیها را در حالی که (مردمش) ستمگر بودند؛ نابودشان کردیم، پس (اینک) بر سقفهایش فروریخته (و ویران شده) است، و (چه بسیار) چاه (پر آب) که بی حاصل مانده، و (چه) قصر(های) بر افراشته استوار (که بی صاحب مانده است).
اگر عدل نباشد طبعاً ظلم به وجود می آید از ظلم اجتماع بشر تهدید و از بین می رود چون عدل را در تعریف می گویند (عدل وضع شی فی محله ) و ظلم را می گویند (وضع شئ فی غیر محله) ازین ظلم ها بیشتر چه باشد که امروز ما آنها را مشاهده می کنیم در تمام عرصه ها داد از ظلم است.
پیغمبر علیه السلام می فرماید: فردای قیامت هفت گروه اند در زیر سایه عرش پروردگار (یوم لا ظل الاظله) روزی که نیست سایه به جز سایه رحمت پروردگار یکی از آن ها امام عادل است.
پیغمبر (صلی الله علیه وسلم) می فرماید: (إِنَّ الْمُقْسِطِينَ عِنْدَ اللَّهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ عَنْ يَمِينِ الرَّحْمَنِ عَزَّ وَجَلَّ وَكِلْتَا يَدَيْهِ يَمِينٌ الَّذِينَ يَعْدِلُونَ فِي حُكْمِهِمْ وَأَهْلِيهِمْ وَمَا وَلُوا) (رواه مسلم)
ترجمه: عدالت کننده گان کیست آنهایی که در قضاوت خود بر اهل خود آن چیزی را ولایت داشتند عدالت نمودند چون کلمه عدالت قسط هم به معنی عدالت است ـ که در بسیار جاهای قرآن کریم کلمه قسط استعمال شده (إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ) خداوند دوست دارد عدالت کننده گان را.
در حدیث دیگری پیامبر اکرم (ص) می فرماید: (إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ وَأَقْرَبَهُمْ مِنْهُ مَجْلِسًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِمَامٌ عَادِلٌ، وَأَبْغَضَ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَشَدَّهُمْ عَذَابًا إِمَامٌ جَائِرٌ) (ترمذی)
ترجمه: بهترین مردم به سوی خداوند در روز قیامت و نزدیک تر به خداوند امام عادل و پیشوای عادل و دشمن ترین و مبغوض ترین مردم به سوی خداوند در روز قیامت و شدید ترین به عذاب امام ظالم است.
در کتاب صحیح مسلم به روایت ابو ذر غفاری رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم از خداوند جل جلاله که خداوند فرموده است در حدیث قدسی: (يَا عِبَادِي! إِنِّي حَرَّمْتُ اَلظُّلْمَ عَلَى نَفْسِي, وَجَعَلْتُهُ بَيْنَكُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَّالَمُوا) ای بنده گان من به حقیقت حرام گردانیدم ظلم را بر خود و گردانیدم در بین شما نیز حرام، پس با همدیگر ظلم نکنید.
فرموده پیامبر گرامی اسلام: ( الظلم ظلمات یوم القیامة) ظلم تاریکی ببار می آورد در روز قیامت که تاریکی آخرت قیاس بر تاریکی های این دنیا نمی شود بناءً همه ایمان داران وظیفه و مسئولیت دارند از حرام های ظلم و از ـ ستم بر دیکران پرهیز کنند در روشنی عدالت و مساوات و رعایت حقوق دیگران به کوشند تا در روز قیامت به عذاب الیم خداوند گرفتار نشوند آن روز آمدنی است اگر منکر آن روز هستی و اگر قائل به آن روز هستی روزی می شود که به پنجه عدل الهی گرفتار می شوی و تمام محاسبات از تو و مظلمه های که بر دیگران نمودی یک یک را خداوند حساب می گیرد حکومت های مقطعی و زود گذر و قدرت های کذایی و تصرفات بی جا بر جان و مال و آبرو و حیثیت و شرافت و کرامت انسانی می گذرد در نزد خداوند حاضر و از تو حق را بطور عادلانه حساب می گیرد رسول علیه السلام میفرماید: ( الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم) پادشاهی کفر بقا دارد چند روز در دنیا اما پادشاهی یک مسلمان با ظلم بقا و دوام ندارد و زود سر نگون می گردد و بساط چند روزه از بیخ و بُن کشیده می شود.
به فرموده پیغمبر معظم اسلام (ص): ( ان الله یأملی لظالم فاذا اخذه لم یفلة ثم قرأ و کذالک اخذ ربک اذا اخذالقرای و هی ظالمة ان اخذه الیم شدید)
ترجمه : خداوند مهلت و وقت می دهد چند روز برای ظالم، وقتی که او را گرفت رهایی ندارد و هم چنین است گرفتن حق زمانی که قریه ها به شهر ها و اجتماع ها ظلم کنند که گرفتن خداوند دردناک و سخت است، مقایسه به عذاب ما نمی شود. در آخر به یک حکایت منظوم سخن را کوتاه می نمایبم.
مستمندی بود در اقصای روم روز و شب می گفت ان الظلم شوم
ظالمی یک روز با وی قهر کرد بهر آن سه نان پُر از زهـر کرد
نان از او بستاند درویش و برفت بــر در و دروازه آن شهر خفت
هر سه آن فرزندان ظالم سوار گــرسنه آنجا رسیدند از شکار
نان بدیشان داد درویش آن زمان هرسه خوردند وبه یک ره داد جان
هر که بد کرد ای برادر دید بد هر که چَه کند ای پسر در چَه فتد
با بد با نیک هرگز در جواب بد مـــکن و الله اعلـــم بالصواب
الهی جامعه ما را به داد و عدل و انصاف و معدلت گستری آراسته دار و نعمت امن و امانت را بر اهل ایمان باقی و پاینده دار به حق محمد صلی الله علیه وسلم وعلی آله الا مجاد برحمتک یا ارحم الراحمین.