مقالات

دل چگونه صاف می شود ؟

Visits: 336

دل چگونه صاف می شود ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده ونصلی علی رسوله الکریم اما بعد:

زمانی که انسان توبه می کند سیاهی وسختی دل دور می شود . آن هنگام که از صمیم قلب در مقابل ذات لایتناهی سر به سجده نهاده واز گناهان خویش نادم می گردد،خداوند «ج »سیاهی وسختی دل او را شسته ومحو می کند . یک مرتبه به حضرت ابراهیم «ع» ارشاد شد که دلت را بشوی ایشان فرمودند: ای الله «ج» چطور آن را بشویم ؟ آنجا آب نمی رسد ؟ ارشاد شد که دل با آب شسته نمی شود ، بلکه با گریه وزاری شسته می شود ! یعنی با تضرع وزاری وریختن اشک در بارگاه من دلت شسته می شود.

دل را اگر تو صاف کنی همچو آینه     در او جمال دوست بینی چو آینه

در دل من است ومن اندر کیف ویم     چون آینه به دست من ومن در آینه

دل چیست؟

حضرت مولانا محمد اسلم شیخ پوری «رح» می نویسند : این تکه کوچک بسیار عجیب وغریب است ، گاهی ساده ، گاهی مکار است ! مغروب هست، متواضع هم هست، گاهی بی خبر هست، گاهی محرم اسرار است ! بت بنده هم هست ، محبوب یزدان هم هست! در مجلس عشق مدهوش هست ، در محفل عقل با هوش است! بیمار هست، شفا بخش هم هست! فرمانبردار است، گنهگار هم هست ! هم مشتری هست، هم خریدار ! هم خار هست ، هم گل ! هم مرکز امن هست، هم بر سر پیکار هست! هم سردار هست، هم بر سر دار هست! هم پهلوان هست، هم ناتوان است! هم قاتل هست، هم مقتول ! هم مختار هست، هم مجبور ! هم مستحق خلد برین هست! هم سزاوار دوزخ است.

حکیمی در مورد دل می گوید « افراد نادان» خاطر کسب دنیا، آرامش خودشان را بر هم می زنند اما « افراد دانا » به خاطر آرامش، دنیایشان را به هم می ریزند مشهور است که به خاطر غلبه بر دل دیگران، ابتدا باید بر دل خودت غلبه کنی اگر بر دل خودت غلبه کردی دنیا در چنگ توست .

بزرگی فرموده است : دل انسان نادان بر  زبانش ، وزبان شخص عاقل در دلش است.

امام حسن بصری «رح» می فرماید : پنج چیز نشانه ی « تباهی دل » است. اول : گناه کردن به امید توبه ، دوم : آموختن علم وعمل نکردن بر آن ، سوم : نداشتن اخلاص ، چهارم : خوردن روزی وشکر نکردن بر آن ، پنجم: دفن کردن مرده وعبرت نگرفتن .

امام شافعی «رح» می فرماید: اگر خواهان « روشنایی دل » هستی از سخنان غیر ضروری اجتناب کن . امام جعفر صادق «رض» می فرماید : « حقیقت تقوا» این است هر آن چه در دل داری آن را در ظرفی بنهی همراه خودت به بازار ببری در حالی که در آن ظرف هیچ محتوایی نباشد که سبب شرمساری وشرمندگیت نزد مردم گردد.

حضرت عثمان غنی «رض» می فرماید : «غم دنیا» دل را تاریک و« غم آخرت» آن را روشن می سازد. حضرت عیسی «ع» ارشاد می فرمایند : دو چیز در دنیا بسیار پسندیده است اول: سخن دل پذیر، دوم : دل سخن پذیر، پیامبر اکرم «ص» ارشاد می فرمایند : در جسم یک تکه گوشت وجود دارد که اگر آن اصلاح شود تمام جسم اصلاح می شود واگر آن فاسد گردد ، تمام جسم فاسد می گردد بی شک آن دل است.

در مسند احمد ارشاد گرامی رسول اکرم «ص» روایت شده که قلب بر چهار قسم است، اول « قلب اجرد» یعنی دلی که صاف وشفاف است ، همانند چراغ روشنی که خالی از هر نوع عیب است.

دوم : « قلب اغلب» یعنی دلی که در بند وغلاف است، گویا با ریسمانی بسته شده وآویزان است .

سوم « قلب منکوس» یعنی بر عکس ، به صورتی که سر آن پایین وته آن بالا هست . چهارم « قلب مصفح » یعنی دل دو پهلو .

دل قسمت اول دل « انسان مومن » است که در آن ، نور ایمان وجود دارد وواضح وشفاف است وهیچ مشکلی در آن وجود ندارد. دل غلاف دل « انسان کافر » است . دل معکوس دل « منافق» است که ایمان را شناخته اما آن را قبول نکرده است واز آن فقط برای منافع خویش استفاده می کند. دل دو پهلو نیز دلی است که در آن هم ایمان وجود دارد هم نفاق که این مختص « منافق عملی » است که همیشه شکار یقین وتردد است.

حضرت ابوبکر وراق «رح» می فرماید : شش حالت بر قلب وارد می شود : 1 ـ حیات . 2 ـ موت 3 ـ سلامتی 4 ـ بیماری 5 ـ بیداری 6 ـ خواب .« حیات قلب » مرهون منت هدایت است ، اگر هدایت نصیب شود مشخص است که دل ، زنده است واگر گمراهی در دل پیدا گردد ، نشانه ی « مرده بودن » آن است. سلامتی قلب بر اثر طهارت وپاکیزگی به وجود می آید وطهارت قلب یعنی حضور ایمان ونعمت توحید بدون ایمان طهارتی برای قلب وجود ندارد «قلب سالم » آن قلبی است که مملو از پاکیزگی ونور ایمان باشد ، چرا که قلب بر اثر فساد ، بیمار می شود.

ذکر ویاد الهی سبب بیداری دل می شود اگر انسان از ذکر غافل شود ، خواب غفلت بر دلش طاری می گردد ، اگر جسم ما بیمار شود ، چقدر مضطرب وناراحت می شویم اما هیچ توجهی به بیماری های دل نمی کنیم ! ریا کاری بیماری دل هست ، تکبر بیماری دل هست ، هوس ، حرص ، بخل ، کینه وحسد انواع دیگر بیماری های دل هستند.

انبیاء «ع» به خاطر درمان این بیماری ها به دنیا فرستاده شدند ومحور محنت همه ی آنها « تزکیه ی قلوب» بود ، به همین خاطر دل مرکز توجه اصلاحی ایشان بود ، چرا که اگر دل پاک شود ، انسان پاک می شود واگر انسان پاک شود، زندگی ومقصد زندگی ، بینش ، محبت ، عداوت ، زحمات ، فعالیت ، خانه ، معاشرت ، زمانه ، تاریخ ؛ اخلاق ، شب وروزها ، می ومیخانه ، ساقی وپیمانه وپیر مغان وی تغییر می کند ، پس بیایید محنت همه ی ما بر تغییر دل ها وتزکیه ی قلوب باشد.

علامات دل بیمار :

انسان از کجا متوجه شود که دلش بیمار است ؟ حافظ ابن جوزی «رح» چهار مورد را به عنوان تشخیص بیماری دل بیان می کند که عبارتند:

اولین نشانه :

هنگامی که انسان، امور فانی را بر امور باقی ترجیح می دهد ، نشان گر این است که دلش بیمار شده ! مثلا زندگی دنیایی خویش را به بهترین شکل ممکن می سازد ، اما از ساختن « خانه ی آخرت» خود غافل است ! دنبال کسب « عزت دنیا » هست اما به فکر عزت وذلت آخرت نیست، یا این که دنبال آسایش ورفاه دنیوی است اما نسبت به عذاب آخرت بی پروا هست.

دومین نشانه :

هنگامی که انسان ، گریه وزاری در پیشگاه رب العزت «ج» را ترک کرد ، بداند که دلش سخت بیمار شده است ، گاهی انسان با چشم گریه می کند ، گاهی هم با دل ، اما گریه ی دل به مراتب از گریه ی چشم بهتر است. گریه ی ندامت فقط منحصر به خروج اشک از چشم نیست، بلکه افرادی وجود دارند که کوچک ترین اشکی از چشمان شان سرازیر نمی شود اما دل شان همیشه گریان است . این گریه ی دل هست که قبول بارگاه لایزال «ج» شده وسبب گشایش دروازه های قبولی توبه می گردد بهر حال برای قبولیت توبه نیاز به گریه است ، چه با دل باشد ، چه با چشم چه با هر دو .

سومین نشانه :

سومین نشانه ی تباهی دل ، آرزو وتمنای « دیدار مخلوق» است ، بدون این که آرزوی دیدار پروردگار رب العزت را داشته باشد ! اگر چنین حالتی دارد، بداند که دلش مرده است . افراد زیادی هستند که مدت ها در انتظار وچشم به راه کسی هستند اما هیچ گاه به ملاقات با ذات باری تعالی «ج» فکر نکرده اند.

چهارمین نشانه :

هنگامی که نفس انسان از یاد خداوند «ج» گریزان ومشتاق به ارتباط داشتن با مخلوق باشد، نشانه ی « تباهی دل » وی است ، این زمانی است که انسان از تسبیح وتصور باری تعالی «ج» احساس آرامش ننماید ونشستن بر مصلا برایش گران باشد . یک قانون کلی را بدانید اگر می خواهید تعلق یک بنده را با خدایش بسنجید ، کافی است بر نشستن در مصلایش دقت کنید ، کسی که ذاکر واز یاد خداوند متعال خرسند است ، چنان بر مصلایش می نشیند گویا یک کودک در آغوش مادرش با اطمینان وامنیت کامل نشسته است وهر کسی که دلش ویران باشد ، نشستن بر مصلا برایش ناخوشایند است ! به محض این که سلام می دهد ، مسجد را ترک می کند ، گویا دلش هنوز برای آمدن به مسجد آماده نشده است. ومن الله التوفیق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *